دهکدۀ جهانی مارشال مک‌لوهان
مارشال مک‌لوهان، استاد ادبیات دانشگاه تورنتو، بدون آنکه کسی بداند چرا، معروف‌ترین چهرۀ علم ارتباطات است. او که مسیحیِ مؤمنی بود، معمولاً تصویری ویران‌شهری از آیندۀ ارتباطات تصویر می‌کرد. دهکده‌ای جهانی که هیچکس در آن خوشبخت نبود. مقاله‌ای جدید با استناد به حرف‌هایی منتشرنشده از او، معتقد است که مک‌لوهان عمدۀ دیدگاه‌های خود را از عارفی مسیحی وام گرفته بود که هیچ‌وقت نخواست نامی از او ببرد.

 

پیتر فوئرهرد، جی‌استور دیلی — نظریه‌پردازان علوم ارتباطات معمولاً بخت آن را نمی‌یابند که سلبریتی یا ستاره‌ای بین‌المللی باشند، ولی یک استثنای بسیار مهم وجود دارد. نام مارشال مک‌لوهان، استاد دانشگاه و مؤلف کانادایی، از دهۀ ۱۹۶۰ تا زمان مرگش در سال ۱۹۸۰ به شکل غیرمنتظره‌ای وارد گفت‌وگوهای جمعی شد و مک‌لوهان شهرتی همگانی پیدا کرد.

مک‌لوهان زادۀ بیست‌ویکم جولای ۱۹۱۱ بود و در سال ۱۹۳۷ به کلیسای کاتولیک رم گروید. پس از تحصیل در دانشگاه کمبریج، در دانشگاه تورنتو مشغول به تدریس شد و در آن‌جا به بررسی دنیای ارتباطات مدرن در دورۀ پس از جنگ جهانی دوم روی آورد. مک‌لوهان مبهوت زندگی فرزندان خودش بود؛ او فهمید فرزندانش فرهنگِ چاپ را که خودش در دل آن پرورش یافته بود، پشت سر گذاشته‌اند. شیوه‌هایی که فرزندانش به تماشای تلویزیون نوظهور می‌پرداختند، به رادیو گوش می‌دادند، مطالعه می‌کردند و چند کار را با هم انجام می‌دادند، مک‌لوهان را مجذوب خود کرده بود.

اصلی‌ترین مفهوم مک‌لوهان این بود که هر رسانۀ ارتباطی جدید کل بینش و چشم‌انداز کاربران خود را دگرگون می‌کند. مک‌لوهان شاهد این بود که رسانۀ نوپدید تلویزیون جهان را به سوی چیزی پیش می‌بَرد که آن را دهکدۀ جهانی می‌نامید و در این مسیر گروه‌های نژادی و فرقه‌ایِ جدا افتاده را تجزیه می‌کند و به روایت‌های تازه‌ای شکل می‌دهد که بین همۀ مردم مشترک است و این مردم به شیوه‌هایی از شنیدن و تجربه‌کردن داستان‌ها باز می‌گردند که پیش از صنعت چاپ رواج داشته است.

این مفهوم‌ها در میانه‌های دهۀ ۱۹۶۰ با سروصدای زیاد وارد ایالات متحدۀ آمریکا شد. گفته می‌شد نظریه‌های مک‌لوهان شکاف نسلی را توضیح می‌دهد. بنگاه‌های تجاری مبالغ کلانی به مک‌لوهان می‌پرداختند تا برای مدیرانشان دربارۀ مدل کسب‌وکارشان سخنرانی کند (مک‌لوهان معمولاً به آن‌ها می‌گفت که به هیچ وجه نمی‌دانند مشغول چه کاری هستند). چندین مجله و مقالۀ روزنامه به‌طور ویژه به او پرداختند. روشنفکران (و روشنفکرانِ آینده) جمله‌های مشهوری از مک‌لوهان، از قبیل «رسانه همان پیام است»، را برای همدیگر تکرار می‌کردند. او حتی در فیلم «آنی هال»، کمدی رمانتیکی به کارگردانی وودی آلن در سال ۱۹۷۷، حضور کوتاهی داشت و به طرح

بنگاه‌های تجاری مبالغ کلانی به مک‌لوهان می‌پرداختند تا برای مدیرانشان دربارۀ مدل کسب‌وکارشان سخنرانی کند
نظریاتش پرداخت.

اما به عقیدۀ تام ولف، نویسندۀ مقالۀ «جهان جدید مک‌لوهان»۱، بخشی از مک‌لوهانیسم از چشم عموم پنهان مانده است. مک‌لوهان در جمعی خصوصی گفته بود بسیاری از نظریاتش را وام‌دار تیلار دو شاردن۲، عارف، دانشمند و الهی‌دان یسوعی، بوده است. از نگاه مک‌لوهان نظریه‌های تیلار دو شاردن به عصری اشاره داشت که در آن همۀ مردم جزئی از بدن مسیح شده‌اند و پیشرفت‌های فناورانه کلی یکپارچه پدید آورده است. تیلار دو شاردن که در سال ۱۹۵۵ درگذشت، به خاطر آموزه‌هایی شهرت داشت که در آن‌ها تکامل داروینی دشمن ایمان مذهبی نبود، بلکه نشانه‌ای از طرح بزرگ خداوند بود برای این‌که بشریت به کمال برسد.

مک‌لوهان این اثرپذیری را از نوشته‌ها و سخنرانی‌های عمومی پنهان نگه می‌داشت. ولف می‌گوید انگیزۀ مک‌لوهان برای این کار اجتناب از جنگ‌وجدل‌های مداومی بود که تیلار با اولیای کلیسای کاتولیک داشت، کسانی که دیدگاه‌های تیلار دو شاردن را مغایر ایمان به خداوند می‌دانستند و می‌کوشیدند صدای او را خاموش کنند. شاید هم از آن‌جا که مک‌‌لوهان در دانشگاهی کاتولیک مشغول به تدریس بود، در این مورد سکوت اختیار کرده بود تا موقعیت شغلی‌اش به خطر نیفتد.

از سوی دیگر مک‌لوهان می‌دید که اشاره به عارفی یسوعی می‌تواند کارش را با مخاطبان سکولار به بن‌بست بکشاند، مخاطبانی که لابد نسبت به سرایت دیدگاهی مذهبی به قلمروی نظریۀ ارتباطات بدگمان می‌بودند.

در هر صورت مک‌لوهان از موقعیت مرشدگونۀ خود راضی بود و به‌طور منظم به نظریه‌های او استناد می‌شد و طبقۀ روشنفکر جهان در آثارش تعمق می‌کردند. پدیدآورندگان فناوری نوظهور اینترنت در دهه‌ی ۱۹۹۰ نظریه‌های مک‌لوهان را به کار گرفتند. مخترعانی که در ایده‌های او این بصیرت را تشخیص دادند که رسانۀ خودشان [اینترنت] چگونه دارد جهان را دگرگون می‌کند. سال‌‌ها پس از مرگ مک‌لوهان، عکس او هنوز زینت‌بخش صفحات مجلۀ وایرد۳، انجیل چاپی عصر اینترنت، است؛ نوعی قدردانی از استاد ادبیات ناشناسی که شیوه و نوع نگاه جهان و جهانیان را به ارتباطات دگرگون کرد. به قول تام ولف، همانند اندیشه‌های فروید و آینشتین، نمی‌توان در اثرگذاری اندیشه‌های مک‌لوهان گزافه‌گویی کرد.


پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را پیتر فوئرهرد نوشته است و در تاریخ ۱۵ ژوئن ۲۰۱۸ با عنوان «The Mystical Side of Marshall McLuhan» در وب‌سایت جی.‌استور دیلی منتشر شده است. وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۵ آذر ۱۳۹۷ با عنوان «مرشد عرفانی مارشال مک‌لوهان» و ترجمۀ حسین رحمانی منتشر کرده است.
•• پیتر فوئرهرد (Peter Feuerherd) استاد ارتباطات دانشگاه سنت‌جان در نیویورک است که برای نشنال کاتولیک ریپورتر می‌نویسد.

[۱] McLuhan’s New World By: Thomas Wolfe, The Wilson Quarterly (1976-), Vol. 28, No. 2 (Spring, 2004), pp. 18-25
[۲] Teilhard de Chardin
[۳] Wired