گاهی اوقات سخت است تاثیر دنیای مجازی یا اینترنت را بر روی جامعه بررسی کنیم؛ از طرفی اینترنت سرویسهای فوقالعاده خوبی همچون جستجوی گوگل، ویکیپدیا، ایمیل، پیام رسانی را به وجود آورده و از طرفی دیگر خطر امنیت و دیدن محتوای نامناسب در این فضا جامعه را تهدید میکند. اما به صورت کلی باید قبول کنیم که اینترنت در واقع به باهوشتر شدن بشر کمک کرده است.
بنابر گزارشی تازه از موسسه تحقیقاتی Pew Research، نزدیک به ۸۷ درصد از افراد بزرگسال در ایالت متحده آمریکا که از اینترنت و گوشیهای موبایل امروزی استفاده میکنند، اعلام کردهاند که در طول ۵ سال گذشته چیزهای جدید و زیادی یاد گرفتهاند. تنها یک چهارم از این جامعه آماری مورد مطالعه معتقدند با اطلاعات بسیار زیاد در محیط آنلاین اشباع شدهاند و اکثریت قریب به اتفاق از وجود داشتن مجموعه بزرگ از دانش بشری در قالب ابزاری به نام اینترنت ابراز خوشحالی کردهاند.
بیشتر مردمی که مورد بررسی و پرسش قرار گرفتهاند، میگویند به وسیله اینترنت اکنون بهتر درباره خبرهای جدید، محصولات، خدمات تازه و زندگی دوستان خود مطلع میشوند. جالب است که ۳۹ درصد نیز اعلام کردهاند حتی از طریق اینترنت بهتر از همسایههای خود خبر پیدا میکنند.
بیش از سه چهارم از مردم آمریکا میگویند اینترنت به دانش آموزان آمریکایی راهی بهتر برای کسب اطلاعات نشان داده در حالی که هنوز ۸ درصد معتقدند این مورد صحت ندارد.
برای روشن شدن مساله، باید اعتراف کرد که بحث و گفتگوهای پربار و مفید هنوز هم در دل سیستمهای مبتنی بر شهرت آنلاین امکان شکلگیری دارند؛ اما هیچ تردیدی نیست که این سیستمها با تاثیرات اساسی خود، موجب تغییر نحوهی نگرش افراد به یکدیگر و چگونگی برقراری ارتباط میان آنها شده است. در بسیاری موارد، نتیجهی این اثر به مرگ اعتبار رابطهی میان کاربران منجر شده است.
اعتیاد به اینترنت مفهومی است که از سال ۱۹۹۵ مورد توجه قرار گرفته است و به استفاده بیش از حد و در سطحی وسیع از اینترنت و رایانه در زندگی اطلاق میشود.
اعتیاد اینترنتی نوعی اختلال روانشناختی ـ اجتماعی است که شامل نوعی وابستگی رفتاری به اینترنت بوده و استفاده بیمارگونه و وسواسی از اینترنت را شامل میشود.
برای درمان هر نوع اعتیاد، برخورد محکم و مصمم با خویشتن قدم بسیار مهمی است. در واقع، استحکام در برداشتن قدمهای مربوط به ترک و بازپروری موضوع مهمی است که پایبندی شما برای اجرای روشهای درمان، همچون تکنیکهای مدیریت زمان، شناخت احساسات و مقابله با تنهایی و یا اعتیاد جنسی را میطلبد.
همانند دیگر اعتیادها، گاهی بعضی افراد معتاد به اینترنت حاضر به قبول کمک برای درمان بیماری خود نمیشوند و حتی منکر اعتیاد خود از بیخ و بن میگردند. برای اینکه متوجه شوید که آیا شما نیز به نوعی در حال تکذیب اعتیاد خود و جبهه گرفتن نسبت به موضوعات مربوط به اعتیاد خود هستید، حملات زیر را نگاه کنید. آیا به نظرتان آشنا نیست؟ آیا شما نیز از این جملات برای دفاع از خود در برابر هجوم انتقاد اطرافیان یا ندای درونتان که به شما در رابطه با اینترنت انتقاد یا اعتراض میکنند، استفاده میکنید؟
"تنهام بذارین، کاری که با کامپیوتر انجام میدم به خودم مربوطه" – " این چتها و گفتگوها فقط یه سری نوشته و کلمات توی کامپیوتر هستن و هیچوقت باعث بروز احساس یا مشکلی نمیشن– " اگه مدتی رو توی چترومها عادی باشم و کار خاصی انجام ندم، هیچ اشکالی نداره" – " من فقط چند ساعت کمتر خوابیدم ، این زمان به هر صورت هدر میرفت"
شبکههای اجتماعی، دنیایی مجازی را جذابتر و بهتر کرده اند، اما در پس این همه نیکویی و صمیمیت، دیو انزوای اجتماعی، احساس تنهایی و بسیاری احساسات روحی روانی ناخوشایند، شادی بسیاری از جوانان و نوجوانان را زیر تیغ خود به ورطه نابودی کشانده است. زومیت در این مقاله قصد ندارد تا شما را از شبکههای اجتماعی بترساند. تنها میخواهد شما را در برابر عوارضی که استفاده نادرست از این شبکهها میتواند بر روح و روانتان بگذارد آگاه سازد.
اکتبر 2012 و تالولاه ویلسون؛ دختر بچهای که از چنگال مرگ بازگشت و موهبت زندگانی به وی مجددا در سن 15 سالگی بخشیده شد. دختر بچهای که پیش از اینکه اتفاقات ناگواری برایش رخ دهد، خالق کاراکتری معتاد به کوکائین در شبکه اجتماعی تامبلر بود. تنها چند روز بعد از زمانی که مادر ویلسون از کاراکتر معتادی که دخترش در اینترنت و ذهن خود آن را پرورانده بود آگاه شد و جلوی او و شبکه اجتماعیاش را گرفت، دختر 15 ساله جلوی قطار پرید تا خودش را از زندگی برهاند.
به سال 2002 بر میگردیم. تیم پایپر، خودش را در 17 سالگی کشت. به دنبال گرفتاری و مقابله وی با افسردگی، تیم به دنبال راهی برای خودکشی در اینترنت جستجو میکند و چندی بعد وی را در حالی که خودش را از بالای تخت خوابش دار زده پیدا میکنند.
آری دو پاراگراف بالا سرشار از زهر تلخی است که کامتان را تلخ میکند. امانتیجه تحقیقات روانشناسان حاکی از آن است که همانطور که چندین و چند دلیل مثبت همچون افزایش حضور در فعالیتهای اجتماعی و همچنین ارتباط بیشتر با دوستان و آشنایان برای استفاده از شبکههای اجتماعی وجود دارد، به همان میزان استفاده خیلی قوی و حضور کامل در این شبکهها سبب بروز رفتاری انزواگرایانه و ضداجتماعی در جوانانی که حضور بسیار عمیقی در آنها دارند، میشود.
بدین ترتیب، چه میشود وقتی 450 میلیون انسان از نوعی بیماری روانی رنج میبرند و 1.2 میلیارد کاربر در حال فعالیت در فضای مجازی هستند؟ نتیجه چیزی نیست به غیر از یک بیماری و ناخوشی روانی واگیردار همگانی که هیچ علامتی از کاهش روند رو به رشد خود نشان نمیدهد.
کودکان نسلهای گذشته و همسن و سالهای ما، این جمله خاطرهانگیز را از زبان پدرها و مادرهایشان به یاد دارند: «اگر دوستانت بخوان بیفتن تو چاه، آیا تو هم همراه اونا میخوای سقوط کنی؟» این جمله و جملات نظیر آن، شاید در نسل قبلی برای جلوگیری پدرمادرها از اتفاقات و مشکلات ناگواری گفته میشد که فرزندان همسن و سال ما را با خود به گودال ناکامی کشانده بود. مشکلاتی که کودکان همیشه با آن به نوعی گریبانگیرند. مشکلات و اشتباهاتی که اغلب ناشی از فشار اطرافیان و دیدن دوستانی است که در انجام یک کار با یکدیگر همراه هستند و این همراهی، همچون دامی است که آنها را تشویق میکند که به جریان خاصی بپیوندند و به نوعی شریک اشتباهات متداول دیگران شوند.
قبل از مطالعه جهت پیش نیاز خواهشمندم مقاله
مطالعه بفرمایید
=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=-=
بوکو حرام
«جماعة أهل السنة للدعوة والجهاد»
در اواسط دههی 90 میلادی گروهی از جوانان مسلمان نیجریه عضو گروهی به نام «الشباب» بودند که رهبری آن برعهدهی ملام لاوال بود. اعضای این گروه به مطالعات دینی میپرداختند. پس از لاوال رهبری گروه به محمد یوسف رسید که جوانی تأثیرگذار بود. با رهبری محمد یوسف گروه الشباب بهتدریج از یک حلقهی مطالعاتی به یک گروه بانفوذ سیاسی تبدیل شد. در سال 2002، محمد یوسف در شهر مایدوگوری مجموعهای دینی را پایه گذاشت که مبنای تشکیل گروه بوکوحرام بود. بسیاری از خانوادههای تهیدست در نیجریه فرزندان خود را به این مجموعه میفرستادند تا از تحصیل رایگان بهرهمند شوند. این مجموعه کودکان و نوجوانان را بهگونهای تربیت میکرد تا برای جهاد و جنگ آماده شوند.
سرانجام تصمیم گرفتهاید تا برای فرزند خود تلفن همراه هوشمند خریداری کنید. دلایل مختلفی می توانند در اتخاذ این تصمیم دخیل باشند که دریافت نمرات خوب در امتحانات پایان ترم، خریدن تلفن همراه هوشمند توسط یکی از دوستان فرزندتان و یا پیشرفت وی همگام با پیشرفت فناوری از آن جملهاند. دلیل این اقدام هر چه باشد، این وسیله جذاب از جعبه خود خارج شده و به زودی توسط مالک جدید و کم سن و سال خود مورد استفاده قرار می گیرد.
باید گفت که سن استفاده از تلفن همراه هوشمند زمانی است که شما به عنوان والدین تشخیص دهید فرزندتان میتواند تا حدی خوب را از بد تشخیص دهد. البته لازمه این امر آن است که پدر و مادر با ارائه مشورت های دقیق به فرزندشان او را همراهی کنند. امروزه، تلفنهای همراه هوشمند به ابزارهایی بسیار قدرتمند مبدل شده که حتی بازار کامپیوترهای رومیزی و لپ تاپ را به چالش کشیدهاست. بر همین اساس ممکن که تلفن همراه هوشمند به آسانی به ابزاری مضر در دست کاربری بی تجربه مبدل شود.
این در شرایطی است که والدین می توانند با صرف اندکی وقت و ارائه برخی نکات ایمنی اولیه به فرزند نوجوان خود، زمینههای لازم برای استفاده از تلفن همراه هوشمند را در آنها ایجاد کنند. در ادامه این مطلب برخی از این نکات را به صورت مختصر بررسی می کنیم.
تنظیم گذرواژه برای تلفن همراه
انتخاب گذرواژه نخستین خط دفاعی برای کاربران نوجوان تلفن همراه در برابر افراد سودجو و سارقان احتمالی این وسیله محسوب می شود. گذرواژهای را انتخاب کنید که به راحتی توسط خود شما و فرزند نوجوانتان به خاطر سپرده می شود. همچنین، تنظیمات تلفن همراه را به گونهای انتخاب کنید که پس از حداقل یک دقیقه عدم استفاده از آن، به صورت خودکار قفل شود.