اگر بخواهید بفهمید مطلبی در اینترنت راست است یا دروغ، باید چیزهایی بیش از تفکر انتقادی بلد باشید

 

اینترنت دریای بی‌پایان اطلاعات است. راست و دروغ در این دریا چنان درهم آمیخته‌اند که گاهی همۀ امیدمان را برای رسیدن به حقیقت از دست می‌دهیم. بااین‌حال، یک استاد دانشگاه استنفورد می‌گوید شاید باید ابزارهایمان را برای تشخیص راست از دروغ در دنیای مجازی تغییر دهیم. در مدارس به ما می‌آموزند که برای قضاوت دربارۀ یک متن باید اول آن را با دقتِ تمام خواند. اما در دنیای آنلاین، مهم‌تر از خواندن یک متن، توانایی فراتر رفتن از آن است.

سم واینبرگ، کانورسیشن— اینترنت جای خطرناکی است.

نویسندۀ مطلبی در یک وب‌سایت ممکن است واقعاً نویسندۀ آن نباشد. ارجاعاتی که به آن مطلب مشروعیت می‌بخشد ممکن است ارتباط ناچیزی با مدعیاتش داشته باشد. امکان دارد نشانه‌های اعتباربخشی مثل دامنۀ .org جعل استادانه‌ای باشد که یک نخبۀ روابط عمومی ساکن واشنگتن دی.سی. انجام داده است.

اگر چندین مدرک دکترا در ویروس‌شناسی، اقتصاد و پیچیدگی سیاست‌‌های مهاجرتی نداشته باشید، اغلب اوقات هنگامی‌که سر از سایتی ناآشنا در می‌آورید، عاقلانه‌ترین کار بی‌اعتنایی است.

بی‌اعتنایی به اطلاعات چیزی نیست که در مدرسه به شما بیاموزند. مدرسه عکس آن را آموزش می‌دهد: خواندن کامل و دقیق یک متن پیش از قضاوت دربارۀ آن. هر نظری پیش از خواندن کامل آن نسنجیده است.

 

اما در اینترنت، جایی‌که معجونی از تبلیغات‌چی‌ها، لابی‌گرها، نظریه‌پردازان توطئه و دولت‌های خارجی نقشه کشیده‌اند تا توجه‌ شما بدزدند، این راهبرد نابودتان می‌کند. بی‌اعتناییِ انتقادیِ آنلاین دقیقاً هم‌اندازۀ تفکر انتقادی اهمیت دارد.

علتش آن است که، مثل بازی پین‌بال که در آن توپ از این اهرم به آن اهرم انداخته می‌شود، توجه ما نیز از یک نوتیفیکیشن به یک پیامک و از آن به لرزش بعدی‌ تلفن همراهمان پرتاب می‌شود.

طبق مشاهدات هربرت سایمن، برندۀ فقید جایزۀ نوبل، این وفورِ بیش‌ازحد هزینه دارد و هزینه‌اش کمیابی است. سیل اطلاعات توجه را می‌فرساید و توانایی تمرکز را تضعیف می‌کند.

سایمن نوشت جامعۀ مدرن با چالشی روبه‌روست؛ منابعی که ممکن است توجه را مصرف کنند بیش‌ازحد فراوانند. جامعۀ مدرن باید بیاموزد تا «توجه را، به‌نحوی مؤثر، در میان این منابع توزیع کند».

ما داریم جنگ بین توجه و اطلاعات را می‌بازیم.

چسبیدن به سایت
موضوع مطالعۀ من در مقام یک روان‌شناس کاربردی، این است که آدم‌ها چگونه می‌فهمند چه چیزی در فضای مجازی حقیقت دارد.

تیم پژوهشی من، در دانشگاه استنفورد، اخیراً نمونه‌ای ملی متشکل از ۳۴۴۶ دانش‌آموز دبیرستانی را بر اساس توانایی‌شان در ارزیابی منابع دیجیتال سنجیده است. در این پژوهش، دانش‌آموزان وب‌سایتی را با استفاده از اینترنت بررسی کردند. این وب‌سایت مدعی است «گزارش‌هایی واقعی» را دربارۀ اقلیم‌شناسی منتشر می‌کند.

از دانش‌آموزان خواسته شده بود تا دربارۀ موثق‌بودن این سایت قضاوت کنند. پیامی روی نمایشگر به آن‌ها یادآوری می‌کرد که می‌توانند هرجایی در اینترنت را برای رسیدن به پاسخ جست‌وجو کنند.

اکثر آن‌ها، به‌جای ترک‌کردن سایت، دقیقاً همان کاری را کردند که مدرسه آموزش می‌دهد، یعنی به همان سایت می‌چسبیدند و مطالبش را می‌خواندند. به صفحۀ «دربارۀ ما» می‌رفتند؛ روی گزارش‌های فنی کلیک می‌کردند و نمودارها و جداول را بررسی می‌کردند. این سایت پر از زرق‌وبرقِ پژوهش‌های دانشگاهی بود و خیلی خوب به نظر می‌رسید، مگر برای کسی که مدرک کارشناسی ارشد اقلیم‌شناسی داشته باشد.

 

دانش‌آموزان معدودی، یعنی کمتر از ۲درصد آن‌ها، فهمیدند صنعت سوخت فسیلی حامی این سایت است، اما به کاربستن تفکر انتقادی دربارۀ محتوای سایت آن‌ها را به این نتیجه نرساند. آن‌ها با بیرون‌رفتن از سایت و مراجعه به دیگرجاهای وبِ آزاد موفق شدند به این موضوع پی ببرند، یعنی برای شناختنِ اینترنت از اینترنت استفاده کردند.

یکی از دانش‌آموزانی که نام آن گروه را در اینترنت جست‌وجو کرد نوشت «این سایت پیوندهایی با شرکت‌های بزرگی دارد که عامدانه می‌خواهند مردم را دررابطه با تغییرات اقلیمی گمراه کنند. بنابر گزارش یو.اس.ای تودی، اِکسان حامی مالی این مؤسسۀ غیرانتفاعی بوده تا اطلاعاتی گمراه‌کننده دربارۀ تغییرات اقلیمی پخش کند».

این دانش‌آموز به‌جای آنکه خودش را با گزارش‌ها درگیر کند و فریب زبانِ خنثی‌نمایِ این سایت را بخورد کاری را کرد که صحت‌سنج‌های حرفه‌ای انجام می‌دهند: او سایت را ازطریق ترک‌کردن آن ارزیابی کرد. صحت‌سنج‌ها به کاری می‌پردازند که ما به آن «خوانش جنبی» می‌گوییم. آن‌ها، پیش از اینکه بخواهند درگیر محتوای سایت شوند، تب‌های جدیدی بالای نمایشگرشان باز می‌کنند و به جست‌وجوی اطلاعات دربارۀ یک سازمان یا فرد می‌پردازند.

صحت‌سنج‌های حرفه‌ای تنها پس از رجوع به اینترنت آزاد برآورد می‌کنند که آیا این محتوا ارزشِ صرفِ توجه را دارد یا نه. آن‌ها می‌دانند که نخستین قدمِ تفکر انتقادی این است که بدانیم چه زمانی باید آن را به کار ببندیم.

تفکر انتقادی
خبر خوب اینکه می‌توان به دانش‌آموزان این‌گونه خواندن اینترنت را آموخت.

ما در یک دورۀ آنلاین، در دانشگاه نورث تگزاس، ویدئوهای آموزشی کوتاهی قرار دادیم که خطرات درگیرشدن با سایتی ناشناخته را نشان داده و به دانشجویان طریقۀ ارزیابی آن را آموزش می‌داد.

دانشجویان در آغازِ دوره فریب ویژگی‌هایی را می‌خوردند که دستکاری‌شان به‌نحو مضحکی آسان است، مواردی مثل «ظاهر» یک سایت، وجود لینک‌هایی به منابع رسمی، مجموعه‌ای از ارجاعات علمی یا صرفِ مقدارِ اطلاعاتی که سایت فراهم می‌کند.

در امتحانی که در آغاز نیم‌سال تحصیلی گرفتیم، تنها سه دانشجو از میان ۸۷ نفر بودند که سایت را برای ارزیابی آن ترک کردند. در پایان دوره، بیش از سه‌چهارم آن‌ها این کار را کردند. پژوهشگران دیگری نیز که راهبردهایی مشابه را تدریس می‌کنند به نتایج امیدوارکنندۀ مشابهی رسیده‌اند.

مقاومت‌کردن دربرابر جذبۀ اطلاعاتِ مشکوک آموختنی است و آموختن آن به چیزی بیش از راهبردی جدید در جعبه‌ابزار دیجیتال دانشجویان نیاز دارد. تنها در شرایطی می‌توان به این مقاومت دست یافت که فروتنانه آسیب‌پذیری‌مان را بپذیریم، اینکه علی‌رغم قدرت‌های فکری قابل‌توجه و مهارت‌های تفکر انتقادی، هیچ‌کس مصون نیست از ترفندهای خطیری که شارلاتان‌های دیجیتال امروزی به کار می‌برند.

وقتی در سایتی ناآشنا می‌مانیم و تصور می‌کنیم آن‌قدر باهوشیم که رکب نمی‌خوریم، توجهمان را هدر می‌دهیم و کنترلمان را به دست طراحان سایت می‌سپاریم.

هنگامی که چند ثانیه وقت صرف می‌کنیم و آن سایت را با یاری‌گرفتن از قدرت‌های استثنایی وبِ آزاد می‌سنجیم، هم کنترلمان را پس می‌گیریم و به‌وسیلۀ آن می‌توانیم ارزشمندترین دارایی‌مان، یعنی توجه‌مان، را بازپس‌گیریم.

 

پی‌نوشت‌ها:
• این مطلب را سم واینبرگ نوشته و در تاریخ ۱۴ می ۲۰۲۱ با عنوان «To navigate the dangers of the web, you need critical thinking – but also critical ignoring» در وب‌سایت کانورسیشن منتشر شده است. و وب‌سایت ترجمان آن را در تاریخ ۲۳ شهریور ۱۴۰۰با عنوان «برای زنده‌ماندن در اینترنت به بی‌اعتنایی انتقادی نیاز دارید» و ترجمۀ‌ علی امیری منتشر کرده است.
•• سَم واینبرگ (Sam Wineburg) استاد آموزش‌و‌پرورش و تاریخ در دانشگاه استنفورد است. او سال‌هاست که به مطالعۀ آگاهی تاریخی می‌پردازد و پروژۀ فعلی او نحوۀ تشخیص حقیقت و دروغ در فضای مجازی است.