صفحه شخصی سید علی موسوی|فضای مجازی/ عملیات روانی|

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شبکه های اجتماعی» ثبت شده است

اسلکتیویسم عامل یکپارچگی ایران در برابر ترامپ

ترامپ دیروز از مواضع دولت آمریکا گفت و صحبت‌هایی را به میان آورد که باعث یکپارچگی ایران شد. اگرچه «حسن روحانی» ساعاتی بعد از گفته‌های ترامپ، به او پاسخ داد اما کاربران ایرانی که در برابر مواضع ضد‌ایرانی رییس جمهور آمریکا شروع به فعالیت در شبکه‌های اجتماعی کردند و موفق شدند تا صدای خود را جهانی کنند.

ادامه مطلب...
۲۲ مهر ۹۶ ، ۱۲:۳۹ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

دین و شبکه های اجتماعی


بررسی‌ها نشان می‌دهد تعاملِ دینی از طریقِ رسانه‌های الکترونیکی جایگزین شیوه‌های سنتی مشارکتِ دینی نمی‌شود بلکه آن را تکمیل می‌کند. این یافته‌ها از پیمایشی بدست آمده که در سال ۲۰۱۴ توسط مرکز تحقیقاتی پیو انجام شده است. و در آن پرسیده شد که آیا طی هفتۀ گذشته در گونه‌ای از فعالیت‌هایِ دینی مشارکت داشته‌اند یا خیر.




 

هر هفته، یک پنجم آمریکایی‌ها اعتقادات دینی خود را بطور آنلاین به اشتراک می‌گذارند. درصدِ شنوندگان گفتگوهای رادیوییِ دینی، بینندگان برنامه‌هایِ تلویزیونی دینی یا شنوندگان موسیقی راکِ مسیحی نیز تقریباً همین اندازه بوده است. حدود نیمی از بزرگسالان آمریکا نیز شاهدِ ترویج آنلاین اعتقادات دینیِ توسط دیگران بوده‌اند. 

یافته‌های کلیدی فوق از پیمایشی بدست آمده که در ماه‌های می و جولای سال ۲۰۱۴ توسط مرکز تحقیقاتی پیو انجام شده است. در این پیمایش از ۳۲۱۷ نفر از اعضای پانلِ ملی «الگوهای روند آمریکائیان»۱ پرسیده شد که آیا طی هفتۀ گذشته در گونه‌ای از فعالیت‌هایِ دینی مشارکت داشته‌اند یا خیر. 

٪۲۰ آمریکایی‌ها اعلام کردند در هفتۀ گذشته اعتقاداتِ دینی خود را توسط نرم‌افزارهای کاربردی یا شبکه‌های اجتماعی نظیر فیس‌بوک و توئیتر به اشتراک گذاشته‌اند و ۴۶٪ درصد شاهد ترویج آنلاین اعتقاداتشان توسط دیگران بوده‌اند. درصدِ آمریکایی‌هایی که عقاید دینیِ خود را بطور آنلاین به اشتراک گذاشتند تقریباً به اندازۀ کسانی است که برنامۀ تلویزیونی دینی تماشا کردند (۲۳٪)، به گفتگویِ دینیِ رادیویی (۲۰٪) یا موسیقی راک مسیحی گوش دادند (۱۹٪)؛ اما افراد بیشتری اعلام کردند بطور آفلاین و در محیطِ زندگیِ حقیقی اعتقاد دینی خود را به اشتراک گذاشته‌اند (۴۰٪). آمار مذکور را می‌توان با نتایج پیمایش‌های تلفنیِ مرکز تحقیقاتیِ پیو در سال ۲۰۱۴ مقایسه کرد. در این پیمایش‌ها ۳۵ ٪ آمریکایی‌ها اعلام کردند حداقل هفته‌ای یک مرتبه در مراسم‌های مذهبی شرکت می‌کنند. 

بررسی‌ها نشان می‌دهد تعاملِ دینی از طریقِ تلویزیون، رادیو، موسیقی و اینترنت جایگزینِ شیوه‌هایِ سنتیِ مشارکتِ دینی نظیرِ رفتن به کلیسا نمی‌شود؛ بلکه تنها این شیوه‌ها را تکمیل می‌کند. آمریکایی‌هایی که گفتند در مراسم‌هایِ دینی مشارکت زیادی دارند در مقایسه با آنان که کمتر در این مراسمات حضور می‌یابند؛ احتمالاً بیشتر به فعالیت‌هایِ دینیِ الکترونیکی می‌پردازند. نظیر انجیلی‌های محافظه‌کار و پروتستان‌های تندرو –دو گروه با سطح بالایی از مناسکِ دینیِ سنتی- که بیشتر از سایر گروه‌هایِ بزرگِ دینیِ آمریکا عقایدشان را بطور آنلاین به اشتراک گذاشتند، شبکه‌های دینی تماشا کردند و به گفتگوهایِ دینیِ رادیویی گوش کردند. 

تحقیقات بیان می‌دارد جوانان (بین ۱۸ تا ۲۹ سال) حدوداً دو برابرِ آمریکایی‌هایِ پنجاه سال به بالا، علاقمندند که به اشتراک گذاشتن آنلاین عقایدشان توسطِ سایرِ مردم را نظاره کنند. این که جوانان بیشتر از سالمندان از اینترنت استفاده می‌کنند، نشان دهندۀ تفاوت‌هایِ نسلیِ گسترده در زمینۀ پذیرش تکنولوژی و مصرف رسانه است. در مقابل، سالمندان بیشتر از افرادِ زیرِ سی سال به تماشای شبکه‌هایِ دینی می‌پردازند. 

شیوه‌های الکترونیکیِ مشارکتِ دینی
پیمایش مذکور نشان می‌دهد احتمال اینکه انجیلی‌هایِ محافظه‌کار و پروتستان‌هایِ تندرو اعلام کنند طی هفتۀ گذشته برنامۀ تلویزیونی دینی تماشا کردند، عقایدشان را بطور آنلاین به اشتراک گذاشتند یا به گفتگویِ دینیِ رادیویی گوش دادند؛ بیشتر از سایر گروه‌های بزرگ دینی است. همچنین شنیدنِ موسیقیِ راکِ مسیحی عموماً از سویِ انجیلی‌هایِ محافظه‌کار گزارش شده است تا دیگر گروه‌ها. 

بین گروه‌هایِ دینی از لحاظ تماشای مردمانی که دینشان را در شبکه‌های اجتماعی به اشتراک می‌گذارند، تفاوت اندکی وجود دارد. برای مثال ۵۰٪ بزرگسالانی که وابستگیِ مذهبی ندارند؛ طی هفتۀ گذشته شاهد بوده‌اند فرد دیگری پیرامون عقیدۀ دینی‌اش مطلبی به اشتراک گذاشته است. ۴۷ درصدِ انجیلی‌های محافظه‌کار و ۳۹ درصدِ کاتولیک‌ها هم چنین ادعایی کردند. 

آمریکایی‌هایی که می‌گویند در مراسم‌های دینی مشارکت زیادی دارند؛ احتمال اینکه درگیرِ اَشکالِ الکترونیکیِ فعالیتِ دینی شوند، بیشتر از کسانی است که در مراسم‌های دینی حضور پررنگی ندارند. برایِ مثال گزارش شده ۳۱ درصد از بزرگسالانی که حداقل یک بار در هفته در مراسم‌هایِ دینی مشارکت دارند، عقایدشان را در هفتۀ گذشته به‌طور آنلاین نیز به اشتراک گذاشته‌اند. حال آنکه تنها ۸ درصد از کسانی که به‌ندرت در مراسم‌ها حضور پیدا می‌کنند یا هرگز به مراسم دینی نرفته‌اند، فعالیت دینیِ آنلاین داشته‌اند.

همچنین احتمال گوش‌دادن به گفتگوهایِ دینی رادیویی توسط کسانیکه بطور هفتگی در مراسم‌های دینی حضور پیدا می‌کنند، شش برابرِ کسانی است که به کلیسا نمی‌روند یا به‌ندرت در مراسم‌هایِ دینیِ کلیسا و سایرِ اماکنِ عبادی شرکت می‌کنند (۳۵٪ در مقابلِ ۶٪). (برای مشاهدهٔ نتیجهٔ نظرسنجی اینجا کلیک کنید.)

حدوداً ۰/۶ بزرگسالانِ زیرِ ۵۰ سال (که ۶۱٪ ایشان افرادِ ۱۸ تا ۲۹ ساله بودند) و کمتر از ۰/۳ سالمندان (که ۳۷٪ ایشان ۵۰ ساله تا ۶۴ ساله بوده و ۲۲٪ نیز ۶۵ سال به بالا داشتند) اعلام کردند در هفتۀ گذشته شاهد ترویج آنلاین عقاید دینیِ خود بوده‌اند. 

در مقابل، انتظار می‌رود سالمندان بیشتر از میانسالان برنامۀ تلویزیونیِ دینی تماشا کنند. یک سومِ آمریکایی‌هایِ ۵۰ سال و بالاتر (که ۳۸٪ ایشان ۶۵ سال به بالا داشتند) اعلام کردند در هفتۀ گذشته برنامۀ تلویزیونیِ دینی دیده‌اند، در حالیکه فقط ۱۵٪ از افرادِ زیرِ ۵۰ سال چنین ادعایی کردند. (برای مشاهدهٔ نتیجهٔ نظرسنجی اینجا کلیک کنید.)

اشتراک آفلاینِ عقاید
حدوداً ۰/۶ پروتستان‌های انجیلیِ محافظه‌کار (۵۹٪)، ۰/۴ کاتولیک‌ها (۴۲٪) و پروتستان‌های تندرو (۳۸٪)، ۰/۳ جریان اصیل پروتستانی (۳۴٪) و ۰/۲ بی‌دین‌ها گزارش دادند طی هفتۀ گذشته اعتقاد دینی خویش را بطور آفلاین و در محیط زندگیِ حقیقی به اشتراک گذاشته‌اند۲

این مطلب در تالار گفتگویِ «دین و زندگی اجتماعی» مرکز پژوهشی پیو منتشر شده است.


پی‌نوشت‌ها:
[۱] The American Trends Panel / ATP 
پانل الگوی روند آمریکائیان توسط مرکز پژوهشیِ پیو ایجاد شده است. این پانلِ فراگیر ملی از ۳۲۱۷ نفر از افرادِ بالغ خانواده‌های آمریکایی تشکیل شده است که بطور تصادفی برای عضویت در آن انتخاب شده‌اند. کسانی‌که از اینترنت استفاده می‌کنند، بطور ماهانه پرسش‌نامه‌های اینترنتی را پرمی‌کنند و کسانی‌که کاربر اینترنت نیستند، هر ماه از طریق تلفن و ایمیل در پیمایش مشارکت می‌کنند. 

[۲] به اشتراک‌گذاشتنِ عقاید لزوماً به معنیِ مسیحی‌کردنِ دیگران یا تبلیغ کردنِ دین نیست. پرسشِ تحقیق از پاسخ‌دهندگان این بود که آیا آن‌ها مطلبی دربارۀ عقیده دینیِ خود بطور آفلاین و در جریانِ زندگیِ حقیقی به اشتراک گذاشته‌اند یا خیر. این پرسش می‌تواند دامنۀ وسیعی از برهم‌کنش‌ها را دربرگیرد مثل پیشنهادِ نمازخواندن یا دعا کردن، نقلِ قول از کتابِ مقدس یا شرح دادنِ یک تجربۀ دینی و یادآور شدن احتمالات و امکان‌ها.




۰۹ شهریور ۹۴ ، ۱۳:۱۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

راه درمان اعتیاد به اینترنت و شبکه های اجتماعی

برای درمان هر نوع اعتیاد، برخورد محکم و مصمم با خویشتن قدم بسیار مهمی است. در واقع، استحکام در برداشتن قدم‌های مربوط به ترک و بازپروری موضوع مهمی است که  پایبندی شما برای اجرای روش‌های درمان، همچون تکنیک‌های مدیریت زمان، شناخت احساسات و مقابله با تنهایی و یا اعتیاد جنسی را می‌طلبد.

ندایی در درون شما، شما را وادار به انکار اعتیادتان می‌کند

همانند دیگر اعتیاد‌ها، گاهی بعضی افراد معتاد به اینترنت حاضر به قبول کمک برای درمان بیماری خود نمی‌شوند و حتی منکر اعتیاد خود از بیخ و بن می‌گردند. برای اینکه متوجه شوید که آیا شما نیز به نوعی در حال تکذیب اعتیاد خود و جبهه گرفتن نسبت به موضوعات مربوط به اعتیاد خود هستید، حملات زیر را نگاه کنید. آیا به نظرتان آشنا نیست؟ آیا شما نیز از این جملات برای دفاع از خود در برابر هجوم انتقاد اطرافیان یا ندای درونتان که به شما در رابطه با اینترنت انتقاد یا اعتراض می‌کنند، استفاده می‌کنید؟

"تنهام بذارین، کاری که با کامپیوتر انجام می‌دم به خودم مربوطه" – " این چت‌ها و گفتگو‌ها فقط یه سری نوشته و کلمات توی کامپیوتر هستن و هیچوقت باعث بروز احساس یا مشکلی نمی‌شن– " اگه مدتی رو توی چت‌روم‌ها عادی باشم و کار خاصی انجام ندم، هیچ اشکالی نداره" – " من فقط چند ساعت کمتر خوابیدم ، این زمان به هر صورت هدر می‌رفت"

قدم به قدم تا ترک اعتیاد به اینترنت

ادامه مطلب...
۲۹ فروردين ۹۴ ، ۱۲:۳۰ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

سواد مصنوعی حاصل شبکه های اجتماعی

هر وقت هر کسی از هر چیزی سخن می‌گوید ما باید تظاهر کنیم دربارۀ آن چیزی می‌دانیم. واقعا دروغ محسوب نمی‌شود اگر در مهمانی، همکارانمان دربارۀ فیلم یا کتابی صحبت می‌کنند سرمان را بالا و پایین ببریم که یعنی من هم دربارۀ آن مطالعه کرده‌ام. این درصورتی است که همکارانمان هم دربارۀ آن فیلم یا کتاب فقط نظرات نیشدار کس دیگری را در شبکۀ اجتماعی تایم‌لاین یا فیدخوانش بازگو می‌کنند. کارل تارو گرینفلد، ژورنالیست ژاپنی، ادعا می‌کند ما به شکلی خطرناک به نوعی تقلید از دانایی نزدیک می‌شویم، دانایی‌ای که در واقع الگوی جدیدی از نادانی است.
این مطلب توسط کارل تارو گرینفلد منتشر گردیده[1]

کاری از دستم برنمی‌آید. هر چند هفته یک بار همسرم از آخرین کتابی که در انجمن کتابشان می‌خوانند نام می‌برد و هر چه باشد فرقی نمی‌کند، چه آن را خوانده باشم یا نه، نظری دربارۀ آن اثر می‌دهم که کاملاً بر پایۀ... راستی بر چه پایه‌ای است؟ معمولاً حتی یک معرفی یا نوشته هم دربارۀ این کتاب‌ها نخوانده‌ام اما به‌راحتی کلی دربارۀ عظمت چریل استرید [۲] یا احساسات حساب شدۀ‌ ادویگ دانتیکَت [۳] فک می‌زنم. ظاهراً این خرده داده‌ها از این سو و آن سو، از آسمان آمده‌اند، یا واقع‌بینانه‌تر این است که بگویم از رسانه‌های اجتماعی متنوع سرچشمه گرفته‌اند. 
ادامه مطلب...
۱۶ اسفند ۹۳ ، ۲۰:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

[توجه]مراقب تاثیرات رشد تکنولوژی بر کودکان خود باشید

تقریبا تا ۲۰ سال پیش، کودکان بیشتر وقت خود را بیرون از خانه سپری کرده و به دوچرخه سواری، انجام ورزش های مختلف و یا ساختن یک قلعه شنی می پرداختند. با توجه به تبحر در زمینه بازی های خیالی، کودکان گذشته شکل بازی خود را خلق می کردند که نیازمند تجهیزات گران قیمت و نظارت دائمی والدین نبود. کودکان در گذشته تحرک زیادی داشته و جهان حسی آنها ذاتی و ساده بود. در گذشته، زمان خانواده اغلب به انجام کارهای روزمره اختصاص داشته و انتظارات کودکان به صورت روزانه پاسخ داده می شد. میز اتاق غذاخوری مکان مرکزی برای گرد هم آمدن اعضای خانواده برای صرف غذا و صحبت درباره رویدادهای روزانه بود و پس از آن به مکانی برای یادگیری پخت و پز، صنعتگری و یا انجام تکالیف مبدل می شد.

امروزه شرایط خانواده ها تغییر کرده است. تاثیر فناوری بر خانواده قرن بیست و یکم به نوعی موجب شکست بنیان آن شده و ارزش های کلیدی که در گذشته موجب گرد هم آمدن اعضای خانواده می شدند، از بین رفته اند. امروزه، والدین با توجه به فعالیت های شغلی و زندگی خانوادگی و اجتماعی، وابستگی شدیدی به ارتباطات، اطلاعات و فناوری حمل و نقل برای سریع تر و کارآمدتر کردن زندگی خود دارند.




ادامه مطلب...
۱۱ اسفند ۹۳ ، ۱۴:۰۵ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

زندانی از جنس عملیات روانی


((«« زندانی از جنس عملیات روانی  »»))

بعد از جنگ آمریکا با کره، ژنرال ویلیام مایر که بعدها به سمت روانکاو ارشد ارتش آمریکا منصوب شد، یکی از پیچیده ترین موارد تاریخ جنگ در جهان را مورد مطالعه قرارمیداد:

حدود 1000 نفر از نظامیان آمریکایی در کره، در اردوگاهی زندانی شده بودند که از همه استانداردهای بین المللی برخوردار بود. این زندان همه امکاناتی که باید یک زندان طبق قوانین بین المللی برای رفاه زندانیان داشته باشد را دارا بود.

این زندان با تعریف متعارف تقریباً محصور نبود و حتی امکان فرار نیز تا حدی وجود داشت.

آب و غذا و امکانات به وفور یافت میشد. 

در آن از هیچیک از تکنیکهای متداول شکنجه استفاده نمیشد، اما...



اما بیشترین آمار مرگ زندانیان
در این اردوگاه گزارش شده بود. 

عجیب اینکه زندانیان به مرگ طبیعی میمردند.

با این که حتی امکانات فرار وجود داشت
اما زندانیان فرار نمیکردند

بسیاری از آنها شب میخوابیدند و صبح دیگر بیدار نمیشدند.

آنهایی که مانده بودند احترام درجات نظامی را میان خودشان و نسبت به هموطنان خودشان که مافوق آنها بودند رعایت نمیکردند،

و در عوض عموماً با زندانبانان خود طرح دوستی میریختند.

دلیل این رویداد، سالها مورد مطالعه قرار گرفت
و ویلیام مایر نتیجه تحقیقات خود را به این شرح ارائه کرد:


در این اردوگاه، فقط نامه هایی که حاوی خبرهای بد بود را به دست زندانیان میرساندند و نامه های مثبت و امیدبخش تحویل نمیشد.

هر روز از زندانیان میخواستند در مقابل جمع، خاطره یکی از مواردی که به دوستان خودخیانت کرده اند، یا میتوانستند خدمتی بکنند و نکردند را تعریف کنند.

هر کس که جاسوسی سایر زندانیان را میکرد، سیگار جایزه میگرفت.
اما کسی که در موردش جاسوسی شده بود و معلوم شده بود خلافی کرده هیچ نوع تنبیهی نمیشد.

در این شرایط همه به جاسوسی برای دریافت جایزه (که خطری هم برای دوستانشان نداشت) عادت کرده بودند.

تحقیقات نشان داد که این سه تکنیک در کنار هم، سربازان را به نقطه مرگ رسانده است، چرا که:
— با دریافت خبرهای منتخب (فقط منفی) امید از بین میرفت.

— با جاسوسی، عزت نفس زندانیان تخریب میشد و خود را انسانی پست می یافتند.

— با تعریف خیانتها، اعتبار آنها نزد همگروهی ها از بین میرفت.


و این هر سه برای پایان یافتن انگیزه زندگی، و مرگ های خاموش کافی بود.
این سبک شکنجه، شکنجه خاموش نامیده میشود.

نتیجه :

اگر این روزها فقط خبرهای بد میشنویم، اگر هیچکدام به فکر عزت نفس مان نیستیم و اگر همگی در فکر زدن پنبه همدیگر هستیم،
به سندرم «شکنجه خاموش» مبتلا شده ایم.

این روزها همه خبرهای بد را فقط به گوشمان میرسانند و ما هم استقبال میکنیم ...
دلار گران شده ...
طلا گران شده ...
کار نیست ... 
مدرسه ای آتش گرفت ... 
دانش آموزان راهیان نور در جاده کشته شدند... 
زورگیری در ملاءعام...


این روزها هیچ کس به فکر عزت نفس ما نیست!
شما چطور فکر میکنید؟ ...
ما ایرانیها دزدیم! ...
ما ایرانیها همه کارهایمان اشتباه است. ...
ما ایرانیها هیچی نیستیم! ... 
ما ایرانی ها از زیر کار درمیرویم! ... 
ما هیچ پیشرفتی نکردیم!... 
ما ایرانیها هیچ هنری نداریم!
ما ایرانیها آدمِ حسابی نداریم!
ما ایرانیها هر عیبی که یک انسان میتواند داشته باشد داریم! ...


توی همین واتساپ چقدر بادلیل و بی دلیل به خودمان بد میگوییم و لذت میبریم.
به خودمان فحش میدهیم و کیف می کنیم و میخندیم.


اقوام مختلف ایرانی را مسخره می کنیم و همه با هم کل ایران را ! ...

بزرگان علمی٬ هنری٬ ادبی و دینی کشور خودمان را وسیله خنده و تفریح کرده ایم و هیچکس هم نباید فکر کند اینها نقشه است.

این همان جنگ نرم است.

تهاجم فرهنگی فقط از طریق بی حجابی و فیلمهای خراب نیست.

این روزها همه در فکر زیرآب زدن بقیه هستند، شما چطور؟
این روزها همه احساس می کنند در زندانی بدون دیوار دوران بی پایان محکومیت خود را می گذرانند، شما چطور؟
این روزها همه شبیه زندانیان جنگ آمریکا و کره منتظر مرگ خاموش هستند٬ شما چطور؟
بیاییم از خواندن و شنیدن اخبار منفی فاصله بگیریم و تا میتوانیم به خود و اطرافیانمان امید بدهیم، (((احترام))) بگذاریم و در هرشرایطی شاد زندگی کنیم.

شاید اینگونه راهی برای گریز از زندانی که از طریق رسانه ها برایمان ایجاد شده است ،بیابیم.

۱۰ آذر ۹۳ ، ۲۳:۴۴ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی موسوی