شبکه‌های اجتماعی، بیش از هر موضوع دیگری، ما را با چالش‌های اخلاقی گوناگون مواجه ساخته‌اند

 

شبکه‌های اجتماعی امروز بخش جدایی‌ناپذیری از زندگی روزمرۀ ما شده‌اند، اما، خیلی پیش از آنکه اینترنت به چنین سطحی از اثرگذاری برسد، تحقیقات فلسفی دربارۀ تأثیرات اخلاقی این تکنولوژی‌های ارتباطی جدید آغاز شده بود. بااین‌حال، با معرفی معیارهای جدید تعاملی که به آن «وب ۲.۰» گفته می‌شود، دغدغه‌های اخلاقی تازه‌ای از راه رسید: از حفظ حریم خصوصی و مسائل اخلاقی مربوط به هویت گرفته تا سطح گسترده‌تر گفت‌وگو در عرصۀ عمومی و دموکراسی. این نوشتار، مدخلِ «اخلاق و شبکه‌سازی اجتماعی» دانشنامۀ فلسفۀ استنفورد، مروری بر مهم‌ترینِ این تحقیقات است.

 

شانون وَلور، استنفورد اینسایکلوپدیا آو فیلاسوفی— در اولین دهۀ قرن بیست‌ویکم، فناوری‌های نوین رسانه‌ای برای شبکه‌سازی اجتماعی1، مانند فیس‌بوک، مای‌اسپیس، توییتر و یوتیوب، دگرگون‌سازی رویه‌های اجتماعی، سیاسی و اطلاع‌رسانی افراد و نهادها را در سراسر دنیا رقم زدند، چنان‌که واکنش فلسفی جامعۀ اخلاق‌شناسان کاربردی و فلاسفۀ فناوری ضروری شد. تحول پرشتاب ماهیت فناوری‌های شبکه‌سازی اجتماعی لاجرم چالشی برای این واکنش دانش‌پژوهانه است، اما حقیقتی وجود دارد که نیاز ضروری به توجه به این پدیده را تأیید می‌کند، آن هم اینکه این پدیده شکل آغاز و/یا حفظ تقریباً همۀ انواع پیوندها یا نقش‌های اجتماعیِ حائز معنای اخلاقی را نزد بسیاری از انسان‌ها تغییر می‌دهد: دوست با دوست، والد با فرزند، همکار با همکار، کارفرما با کارمند، معلم با دانش‌آموز، همسایه با همسایه، فروشنده با خریدار، و پزشک با بیمار، که این‌ها هم مشتی از خروار است. همچنین، دلالت‌های اخلاقی این فناوری‌ها منحصراً مربوط به ارتباطات میان‌فردی نیست. شبکۀ پیچیدۀ تعاملات میان کاربران سرویس‌های شبکه‌سازی اجتماعی و اجتماع‌های آنلاین و آفلاینشان، طراحان شبکه‌های اجتماعی، بنگاه‌ها، حکومت‌ها و دیگر نهادها (همراه با انگیزه‌ها و منافع متنوع و گاهی متعارض این ذی‌نفعان مختلف) تا چند دهۀ آتی نیازمند تحلیل دقیق فلسفی است.