پارادوکس رسانه ملی و هجمه های نظام لیبرال...!
نظام فرهنگی در جمهوری اسلامی بیش از آن که در سطوح آموزش پرورش و یا آموزش عالی رقم بخورد؛ بیشتر با سازوکار رسانه های دیجیتال رقم می خورد.
در این بین رسانه ملی و رسانه های ماهواره ای در جذب مخاطب با سنین و سلایق مختلف سهم بسزایی دارند. این نظام فرهنگی نه تنها با برنامه های مستند و تحلیلی خود سبب تاثیر بر فرهنگ جامعه می شود؛ بلکه با سریال ها، انیمیشن ها و حتی تبلیغات خود هم سبب تغییر در ذائقه مردم می شود...!
ذائقه مردم زمانی تغییر می یابد که پیام های متناقض از یک منبع دریافت شود، به طور مثال که در یک شبکه ابتدا فرد در برنامه های اعتقادی دعوت می شود به حفظ حدود الهی و دوری از پرده دری؛ اما در برنامه های دیگر از سوی همین رسانه دعوت به قمار، ربا، تغذیه ناسالم، طمع ورزیدن و... دعوت می شود! تنها پخش تبلیغات از این رسانه، خود عامل رواج گمراهی در بین مردم است!
انسان امروز در جامعه ما دچار یک سردرگمی و تعارض بین دعوت به خیر و دعوت به شر شده...! هیچ کس نمی تواند ادعا کند که دعوت به شر بدون هیچ لذت و سودی برای دو طرف باشد، از یک سو رسانه به سود خود برای تامین ردیف بودجه ای خود می اندیشد و از طرفی مردم هم برای پاسخ دادن نیازهای سطحی و غریزه ای خود تلاش می کنند.
همین امر سبب شده که نه تنها همان جمعی که درد دین دارند و در اعیاد و مراسم های مذهبی خیلی پر شور شرکت می کنند؛ بلکه نسبت به پرده دری رسانه ملی در پایمال کردن حدود الهی، سکوتی به نشانه تایید و حمایت اعمال می کنند..!
چطور می شود در حکومتی که مدعی دین داری است؛ احکام مسلم دین خود را نقض کند!
نه می شود گفت مردم از دین خارج شده اند، نه می شود گفت مدیران رسانه ملی دانسته به این مخاطرات دامن می زنند...
شاید به جهلی از روی ساده انگاری دچار شده ایم