تا اسم کار فرهنگی به میان می آید ...برای کار نکردن هزار بهانه داریم ...از زمان و بودجه گرفته تا نبودن بستر مناسب همیشه به نه ختم می شود و در آخر کلمه ای به نام گرفتاری
به مدیریت جهادی فکر می کنم به حرکتی فرهنگی ...آیا می شود ؟؟؟
به شخصی میرسم در جایی با حداقل ها ... مدیریت جهادی حرکت فرهنگی جهادی ... می کند اینجا ایران نیست
مستبصری که ده میلیون نفر را تاکنون مسلمان و شیعه کرده است
در کشوری متولد شده بود که لبریز از ذخایر نفتی است، و همان قدر که ایران برای امریکا نقش ژاندارمی منطقه را ایفاء میکرد، کشور او نیز همین نقش را در غرب افریقا برای امریکا و انگلیس بازی مینمود.
نیجریه جمعیتی نیمه مسلمان و نیمه مسیحی داشت که سهم تشیّع از آن تقریبا صفر بود. اگرچه در بین مسلمانان به ظاهر سنّی غرب افریقا، گاهگاهی میبینی کسانی را که هنگام نماز دست بر شکم نمیگذارند و در اذانشان “حیّ علی خیر العمل” میگویند! این یعنی وجود شیعیانی که خودشان هم خبر ندارند شیعه هستند! اما از وقتی پا به مسجد گذاشتهاند آنقدر علمای تحت تعلیم وهابیت در گوششان خواندهاند که حالا اکثرشان فکر میکنند شیعه مشرک است!
بگذریم… از ابراهیم میگفتم! وقتی انقلاب در ایران به پیروزی رسید، شیفته امام شد. سالها بعد به ایران آمد و وقتی با لباس روحانیت به نیجریه بازگشت در منطقهی زاریا و کانو به تبلیغ تشیّع پرداخت.
حال به لطف حضور او و امثال او، نیجریه هفت میلیون شیعه دارد!
هفت میلیون!
یعنی بعد از ایران و عراق، در جایگاه سوم، و حتی بیشتر از لبنان!
به خاطر محل زندگیاش، به زاکزاکی معروف شد.
و اکنون رهبر شیعیان غرب افریقا به حساب میآید. رهبری که “مصالح سیاسی” نمیگذارند بیش از این بشناسیمش!
دولت ما از آوردن نام آنها در کشور هم خودداری کرده!
تا جائی که وقتی چند تن از راهپیمایان روز قدس را در زاریا کشتند، رسانههای کشور ما تیتر کردند: در درگیری میان پلیس نیجریه و یک گروه شورشی سه تن کشته شدند.
آن سوی ماجرا اما کسی کاری به کار عربستان ندارد! کسی حتی نپرسید که چرا رئیس جمهور سابق نیجریه، در یک سال چهار بار به عربستان رفت! کسی نپرسید چرا حتی هنگام بیماری نیز “عمر یارودوا” میهمان سعودیها بود!
اما باز هم زاکزاکی کار خودش را میکند. سال گذشته وقتی نقشهی وهابیت برای انفجار خانه و دفتر زاکزاکی افشاء شد، و یارانش خواستند اسلحه به دست بگیرند، در شبهای احیاء و در میان سخنرانیاش همه را به حفظ آرام دعوت کرد و گفت که آنها منتظرند شما اسلحه به دست بگیرید تا همهتان را بکشند!
پس حتی اگر مرا کشتند هم کسی حق ندارد سلاحی به دست بگیرد…
سپس با آرامشی که مخصوص مومنین حقیقی است، همه را به شنیدن دعای صدبند دعوت کرد و گفت: اگر چیزی قرار است از ما حفاظت کند، اسلحه نیست!
همین دعای جوشن کبیر است!
..............................
افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد.