صفحه شخصی سید علی موسوی|فضای مجازی/ عملیات روانی|

کتاب جهنم واقعی جنگ شهری از استالینگراد تا عراق

https://instagram.com/p/BE1EV62Hi-D/

https://telegram.me/dr_moosavi


بزودی 

کتاب جهنم واقعی 

اولین کتاب بررسی تاکتیک های جنگ شهری از استالینگراد تا عراق (کتاب نظامی)

نویسنده: سید علی موسوی

ناشر: نسل روشن

---------------

با مطالعه این کتاب پی خواهید برد که در جنگ های کنونی (سوریه)تاکتیک جدیدی رخ نداده ...

------------

این کتاب به فرماندهان نظامی پیشنهاد میگردد

#سید_علی_موسوی#کتاب_جهنم_واقعی#جنگ_شهری#تاکتیک_جنگ_شهری نبرد

۱۲ ارديبهشت ۹۵ ، ۰۰:۴۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

اپلیکیشن‌ های پیام‌ رسان یا شبکه‌ های اجتماعی بیشتر شده است

ادامه مطلب...
۲۴ فروردين ۹۵ ، ۱۲:۳۳ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

شکایت دولت امریکا از ۷ ایرانی به اتهام حمله سایبری



نام۷هکر ایرانی که به زیر ساخت های آمریکا حمله کردند


لورتا لینچ دادستان کل آمریکا در یک نشست خبری صدور کیفرخواست علیه هکرهای ایرانی را رسما اعلام کرد و با اشاره به اینکه حملات مذکور تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا هستند، از ده ها میلیون دلار خسارت در پی رقم خوردن این حملات سخن به میان آورده است.



دولت آمریکا ایران را متهم کرد که سازماندهی شده برای ایجاد اختلال و نفوذ در شبکه بانکی و یک سد آمریکا اقدام کرده و همزمان هفت شهروند ایرانی را به اتهام مشارکت در این پروژه ادعایی آمریکا، تحت تعقیب قرار داده است.
دولت آمریکا مدعی است این افراد با شرکت های وابسته به دولت ایران ارتباط هستند.
اسامی این افراد به این شرح است:
- احمد فتحى
- حمید فیروزى
- امین شکوهى
- صادق احمدزادگان
- امید غفارنیا
- سینا کیسار
- نادر سعیدى
دولت آمریکا اعلام کرد، علیه هفت هکر ایرانی که بنا بر ادعای آمریکا و یک سد بین سال های 2011 تا 2013 حملات سایبری داشته اند، درخواست صدور کیفرخواست و اعلام جرم کرده و در این میان پای ساختار رسمی کشور را نیز به میان آورده و دولت را متهم نموده که حملات ادعایی آمریکا با سازماندهی انجام شده است.
لورتا لینچ دادستان کل آمریکا در یک نشست خبری صدور کیفرخواست علیه هکرهای ایرانی را رسما اعلام کرد و با اشاره به اینکه حملات مذکور تهدیدی برای امنیت ملی آمریکا هستند، از ده ها میلیون دلار خسارت در پی رقم خوردن این حملات سخن به میان آورده است.
 

پیگیرد آمریکا برای دستگیری این هفت ایرانی به اتهام حملات سایبری


ادامه مطلب...
۰۶ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۴۶ ۲ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

جلوگیری از هک شدن اینترنت وای فای خود

جلوگیری از هک شدن اینترنت وای فای خود









دلایل متعددی برای کندی سرعت اینترنت وای فای شما وجود دارد؛ یکی از آن ها می تواند سوء استفاده سایرین از این سرویس، بدون اجازه شما باشد. در این مقاله نشان خواهیم داد که چگونه می توانید تمامی دیوایس هایی که از اینترنت وایرلس شما استفاده می کنند را شناسایی و در صورت نیاز، دسترسی آن ها را قطع کنید.

بعد از این که به اینترنت متصل شدید، برای شناسایی تمامی دیوایس هایی که از اینترنت شما بهره می گیرند، دو راهکار دارید.

ادامه مطلب...
۰۸ اسفند ۹۴ ، ۱۲:۱۱ ۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علی موسوی

نگاهی بر نظریات خودشیفتگی

خودشیفتگی از بحث‌برانگیزترین موضوعات روان‌شناسی است. زیگموند فروید معتقد است خودشیفتگی مشکلی صرفا زنانه است و راه درمانی هم ندارد، چرا که فرد خودشیفته در مقابل اقدامات درمانی مقاومت می‌کند. بر اساس راهنمای تشخیصی و آماریِ اختلالاتِ ذهنی انجمن روان‌پزشکی آمریکا خودشیفتگی اختلال روانی است و با روان‌رنجوری تفاوت دارد. روان‌رنجوری، پریشانیِ فردی سالم اما نگران است. در مقابل در اختلال شخصیتی، بیمار گمان می‌کند که حالش کاملاً خوب است. افراد روان‌رنجور برای این به دنبال درمان خود می‌روند که از رفتارهای خودشان ناراحت‌اند اما افراد دچار اختلال شخصیت، برای اینکه دیگران از رفتارهایشان دلخورند. جون آکوچلا ستون‌نویس نیویورکر از خودشیفتگی و ریشه‌های آن می‌گوید.


 
ماجرای خودشیفتگی، از فروید تا نظریات اخیر
 

در کتاب دگردیسی‌های اووید با نارسیس آشنا می‌شویم، مرد جوان زیبایی که زن‌ها شیفتۀ اویند اما خودش نمی‌داند چرا و آرزو دارد که تنهایش بگذارند. روزی در جنگل، به آبگیری می‌رسد و خم می‌شود تا آب بنوشد. عکس خود را در آب می‌بیند و عاشق خود می‌شود. از شدت غم، نه چیزی می‌خورد و نه می‌خوابد. در آخر، سرش را روی چمن‌زار می‌گذارد و می‌میرد.

واژۀ «نارسیسیسم» در زبان انگلیسی از نام او برگرفته شده و به معنای خودشیفتگی افراطی است. با پیشرفت روان‌شناسی، باورها دربارۀ خودشیفتگی بسیار پیچیده‌تر شده است. فروید که خودشیفتگی را مشکلی صرفاً زنانه تلقی می‌کرد، معتقد بود زن‌ها تنها به این دلیل خود را می‌آرایند که به مردها دست یابند. این تمرکز روی زیبایی‌های فیزیکی سبب شده است که آن‌ها ازخودراضی و از نظر احساسی ضعیف باشند.

بعدها اساتید روان‌شناسی تلاش کردند علمی‌تر از فروید با موضوع برخورد کنند و به بررسی علائم بیرونی خودشیفتگی بپردازند. در سال ۱۹۸۰، این موضوع جای خود را در راهنمای تشخیصی و آماریِ اختلالاتِ ذهنی انجمن روان‌پزشکی آمریکا باز کرد. طبق آخرین نسخۀ این راهنما، ویژگی اصلی خودشیفتگی، تکبر است. افراد خودشیفته دربارۀ موفقیت‌های خود اغراق می‌کنند، معتقدند که آدم‌های خاصی هستند و تنها افراد خاص می‌توانند درکشان 
ویژگی اصلی خودشیفتگی، تکبر است. افراد خودشیفته دربارۀ موفقیت‌های خود اغراق می‌کنند، معتقدند که آدم‌های خاصی هستند و تنها افراد خاص می‌توانند درکشان کنند. نسبت به دیگران، احساس همدردی ندارند، به سایرین حسادت می‌کنند و معتقدند که در مقابل دیگران هم به آن‌ها حسادت می‌ورزند و توانایی تحمل نقد را ندارند.
کنند. نسبت به دیگران، احساس همدردی ندارند، به سایرین حسادت می‌کنند و معتقدند که در مقابل دیگران هم به آن‌ها حسادت می‌ورزند و توانایی تحمل نقد را ندارند. ما معمولاً قضاوت می‌کنیم و می‌گوییم فردی خوب است یا بد اما در این راهنما افراد یا بیمار هستند یا سالم.

در این کتاب، خودشیفتگی یکی از انواع «اختلالات شخصیت» است که با روان‌رنجوری‌[۱] متفاوت است. (البته اصطلاح روان‌رنجوری که بر پایۀ نظریۀ فروید بود دیگر در راهنما به کار نمی‌رود، اما همچنان واژۀ رایجی در جامعه است.) روان‌رنجوری، پریشانیِ فردی سالم اما نگران است. این افراد در میانۀ شب از خواب بیدار می‌شوند و ترس همۀ وجودشان را فرا می‌گیرد ولی نمی‌دانند چرا. در مقابل اختلال شخصیتی، زمان خاصی شروع یا تمام نمی‌شود. اغلب خانوادۀ فرد اظهار می‌کنند که او همیشه همین طور بوده است. به علاوه، او گمان می‌کند که حالش کاملاً خوب است. افراد روان‌رنجور برای این به دنبال درمان خود می‌روند که از رفتارهای خودشان ناراحت‌اند اما افراد دچار اختلال شخصیت، برای اینکه دیگران از رفتارهایشان دلخورند. به همین ترتیب، افراد گروه دوم، اغلب رابطۀ خوبی با روان‌درمانگر ندارند و نمی‌دانند آنجا چه می‌کنند.

الیزابت لونبِک در کتاب اخیرش «آمریکایی‌کردن خودشیفتگی» [۲] به دفاع از این وضعیت پرداخته است. کتاب وی پاسخی است در مخالفت با «منتقدان فرهنگی» که دربارۀ جامعۀ آمریکاییِ دهه‌های ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ نوشته‌اند. او به ویژه کریستوفر لَش را نقد می‌کند که در کتاب‌اش، فرهنگ خودشیفتگی [۳]، به پوچی اخلاقیِ زندگی در سال‌های پس از جنگ در ایالات متحده می‌پردازد . وی انتقادهای لش را اغراق‌آمیز می‌داند اما آنچه بیشتر لونبک را آزار می‌دهد، این است که لش این نقد خود را با تعریف روان‌شناسانۀ خودشیفتگی و تمام ناتوانایی‌هایی که در پی دارد، گره زده است. لش می‌گفت ساختار زیربنایی شخصیتی جامعه در حال تغییر است. آمریکایی‌های که سابقاً ساده و صبور بودند، به ارضای دائمی امیال خود اعتیاد پیدا کرده‌اند. وی مدعی است که فناوری‌های نو، آمریکایی‌ها و به ویژه زنان را به محصولات تجاری وابسته کرده است و از این رو آن‌ها عزت نفس خود را از دست داده‌اند. او مخالف ماشین‌های لباسشویی و کنترل جمعیت است.

بحث او به گوش‌های شنوا رسید و در دهه‌های پس از جنگ جهانی دوم، روان‌کاوی در آمریکا رایج شد و نقد او در آثار روان‌پزشکی مفهوم پیدا کرد. در سال ۱۹۷۹، دو روان‌شناس به نام‌های رابرت راسکین و کالوین هال به آزمونی به نام «کشف شخصیت خودشیفته»[۴] رسیدند. از این آزمون نیز مانند سایر معیارهای خودشیفتگی به‌شدت انتقاد می‌شد. واقعیت این است که کسی نمی‌داند چه تعداد از 
خودشیفتگی یکی از انواع «اختلالات شخصیت» است که با روان‌رنجوری‌ متفاوت است. روان‌رنجوری، پریشانیِ فردی سالم اما نگران است. اما فرد دارای اختلال شخصیت گمان می‌کند حالش کاملاً خوب است.
افراد دچار این اختلال هستند.

خودشیفتگی به عنوان یک مقولۀ روان‌پزشکی جای سؤال بسیار دارد. لونبک نیز بر این باور است و موافقانی نیز دارد. اولین آن‌ها شاندور فرنتسی است که مکتب روان‌کاویِ مجارستانی را پایه گذاشت. اختلافات میان فرنتسی و فروید تا حدی به بیماران خودشیفته مربوط می‌شد. ظاهراً فروید بر این باور بود که افراد خودشیفته به خاطر مقاومتشان غیرقابل‌درمانند. فرنتسی معتقد بود که آن‌ها باید درمان شوند و مقاومتشان را باید نشانه‌ای دیگر تلقی کرد که لازم است تحلیل شود؛ اما کشمکش بیش از این بود. فروید مدعی بود که تحلیل‌گر در برخورد با چنین بیمارانی- در واقع، با تمام بیماران- باید خویشتن‌دار باشد، کم سخن بگوید و بسیار گوش دهد. فرنتسی دیدگاهی متفاوت داشت: آنچه بیماران، به ویژه بیماران خودشیفته نیاز داشتند، احساس محبت و همدلی بود. آن‌ها این احساس را از والدین خود دریافت نکرده بودند و مشکلشان همین بود. فرنتسی نوشت که دوست دارد با بیماران سرسخت، همچون «مادری مهربان» باشد. در واقع، او بیش از این‌ها بامحبت بود و با یکی از بیمارانش ازدواج کرد.

اما صحبت دربارۀ فرنتسی در کتاب لونبک تنها مقدمه‌ای است برای رسیدن به تصویری از هاینز کوهات، دکتری اهل وین که از دست نازی‌ها فرار و در سال ۱۹۴۰ به ایالات متحده مهاجرت کرده بود. تا حدی به خاطر کوهات بود که مسئلۀ اختلال شخصیتی خودشیفتگی به موضوع روز روان‌پزشکی آمریکا در دهۀ هفتاد تبدیل شد. در آن دهه، کوهات نظریه‌ای را دربارۀ این اختلال بنا گذاشت که تا حد زیادی بر عقاید فرنتسی استوار بود. کوهات هم مانند فرنتسی خودشیفتگی را نتیجۀ عزت نفس پایین می‌دانست که خود حاصل عدم موفقیت مادر در پاسخ به حس طبیعی اقتدار در کودک بود، اطمینان او از اینکه نقاشی‌اش بهترین نقاشی دنیاست. کوهات معتقد بود که تکبر کودک در طول زمان ناپدید می‌شود اما همچنان در منبعی به صورت ذخیره باقی می‌ماند تا در آینده در مواجهه با ناامیدی و شکست، از او محافظت کند.

کوهات وجود «خودشیفتگی منفی» را تصدیق می‌کرد و آن را مانند راهنمای تشخیصی و آماریِ اختلالاتِ ذهنی تعریف می‌کرد اما مفهوم جدیدی به نام «خودشیفتگی مثبت» را از آن جدا می‌کرد، 
الیزابت لونبِک در کتاب «آمریکایی‌کردن خودشیفتگی» معتقد است که خودشیفتگی به عنوان یک مقولۀ روان‌پزشکی جای سؤال بسیار دارد. کتاب وی پاسخی است در مخالفت با «منتقدان فرهنگی» که دربارۀ جامعۀ آمریکاییِ ۱۹۵۰ تا ۱۹۷۰ نوشته‌اند. او به ویژه کریستوفر لَش را نقد می‌کند که به پوچی اخلاقیِ زندگی در سال‌های پس از جنگ در ایالات متحده می‌پردازد .
احساسی که به شما عزت نفس می‌دهد و موجب سرزندگی و خلاقیت می‌شود. همچنین، به ادعای او، خودشیفتگی مثبت از شما انسانی دوست‌داشتنی می‌سازد. کوهات نظر دیگران را که خودشیفتگی را معادل خودخواهی می‌دانستند، به سخره می‌گرفت.

همزمان با این مباحثات، جنگ ویتنام تمام شده بود اما بسیاری از افراد مایل نبودند از حس آزادی‌ای که جنبش ضدجنگ با خود به همراه داشت جدا شوند. کتاب‌هایی مانند «من خوبم، تو خوبی» و«چطور بهترین دوست خود باشید» به بازار می‌آمدند؛ اما بر اساس بسیاری از مطالعات، افزایش عزت نفس تنها یک اثر دارد: شادی گزارش‌شده از طرف مردم افزایش می‌یابد در حالی که رفتارهای آن‌ها هیچ تغییری نکرده است. دهه‌های هفتاد و هشتاد همچنین عصر ظهور درمان‌ها و نظریات «انسان‌دوستانه» بود، عصر کارل راجرز، ایبرهم مازلو و سایر درمان‌گرانی که بیماران را تشویق می‌کردند فریاد بزنند، ناسزا بگویند، به صندلی لگد بکوبند و غیره؛ اما ادعای لونبک این است که کوهات این نظریه را از درون تغییر داد: وی جذب جریان اصلی تفکر شد و بعد به تدریج آن را دگرگون کرد.

با این همه موضوع اصلی لونبک، کوهات نیست بلکه کریستوفر لش و عدم درک صحیحش از کوهات در فرهنگ خودشیفتگی است. لش، کوهات را به خاطر برتری‌اش بر درمان‌های مزخرف دهۀ هفتاد می‌ستاید؛ اما در واقع، کوهات خود یکی از رهبران این درمان‌ها بود. این اشتباهی فاحش است و بسیاری از افراد مانند لش در فهم کوهات به همین شکل به خطا رفتند که تا حدی به سیاست خود کوهات باز می‌گردد؛ وی دراین‌باره که وام‌دار فروید است اغراق کرد و از ذکر تأثیر فرنتسی که در آن زمان چندان میلی به او نبود پرهیز می‌کرد؛ البته بی‌شک نوشته‌های غیرقابل‌فهم وی نیز به این سوءتفاهم دامن می‌زنند. وی نظریه‌ای جامع به نام «روان‌شناسی خود» داشت. از برخی افراد حرفه‌ای خواستم نظام این نظریه را کمی برایم توضیح دهند و همه گفتند که از آن سر در نمی‌آورند.

اگر توصیۀ کوهات این است که مردم راحت باشند و غصه و ندامت نداشته باشند، دقیقاً همان چیزی را گفته که لونبک می‌خواهد. البته شاید لونبک یک نگرانی دیگر هم داشته باشد که آن را تنها به اختصار بیان می‌کند، «بحران اقتصادی». گمان می‌کنم منظورش رکود اقتصادی دهۀ گذشته و ظهور مدیریت غلط باشد. احتمالاً بروز همین مشکل در سطح کلان بود که سبب شد منتقدان اجتماعی‌ همچون لش از «زوال فاجعه‌آمیز فرهنگی، از بین رفتن رفتارهای اخلاقی و خودخواهی زیاد و لذت‌جویانه» در میان آمریکایی‌ها سخن بگویند. لونبک می‌نویسد: «آن‌ها با بی‌اعتنایی به ابعاد سالم و حافظ زندگیِ خودشیفتگی که محور بحث کوهات بود» تنها بر خطر آن تأکید کردند.

وقتی به سراغ دیدگاه‌های لونبک دربارۀ «بحران اقتصادی» می‌رویم، بحث کمی آشفته و مبهم است. او در فصل آخر کتاب‌اش، نگران است که او را با افراد 
دهه‌های هفتاد و هشتاد عصر ظهور درمان‌ها و نظریات «انسان‌دوستانه» بود، عصر درمان‌گرانی که بیماران را تشویق می‌کردند فریاد بزنند، ناسزا بگویند و به صندلی لگد بکوبند.
خودشیفته مرتبط بدانیم، همان کسانی که چنین بلایی را بر سر اقتصادمان آورده‌اند. لونبک از مفاهیم خشونت، استثمار و غفلت سخن می‌گوید اما این القاب اغلب نه به خود او بلکه به «نظریه‌پردازان رهبری» و نویسندگان «آثار مدیریت» نسبت داده می‌شود. او بیان می‌کند که روان‌کاوان عزت نفس را مسئله‌ای سازگارپذیر می‌دانند: «آن‌ها از دهۀ ۱۹۷۰ پیش‌بینی کرده‌اند که مردم عزت نفس خود را سازگار خواهند کرد تا بتوانند احساسات مثبت‌شان نسبت به خویش را حفظ کنند.» به نظرم این بدان معناست که لازم نیست رهبران شرکتی که صندوق بازنشستگی افرادش را از بین برده، احساس بدی دراین‌باره داشته باشند بلکه فقط کافیست به سازگاری عزت نفس خود مشغول شوند.

آینه، آینه: استفاده‌ها و سوءاستفاده‌ها از خوددوستی[۵] کتاب جدید سیمون بلکبرن است که برای خوانندۀ تحصیل‌کردۀ غیرحرفه‌ای نوشته شده است. آثار بلکبرن را که می‌خوانیم گویی بعد از شام روی صندلی راحتی لم دادیم و به دوستمان بلکبرن گوش می‌کنیم که از سیاست و تاریخ اجتماعی برایمان می‌گوید و به همان اندازه از آنچه در پس آن‌ها نهفته است: یعنی اخلاقیات، آن چیزی که ما در مقابل آن چه برای خود می‌خواهیم، باید به دیگران بدهیم.

به طور کلی، او میانه‌روی را توصیه می‌کند. او می‌گوید، علاقه‌ای عاقلانه به خود داشته باشیم اما در «بی‌تفاوتی محض و متکبرانه نسبت به جهان» تصمیم نگیریم. باید به آن چه دیگران فکر می‌کنند اهمیت دهیم. «رفتار خوب سازگاری‌ای کوچک اما مداوم با انتظارات و نیازهای منطقی دیگران است، نشانه‌های کوچکی که حق آن‌ها را تا حدی تأیید می‌کنیم.» به گفتۀ بلکبرن، ما به این حقیقت که مردم تماشایمان می‌کنند، حساسیم و بر این اساس رفتار می‌کنیم و باید هم همین طور باشیم.

وی گناه را انتخابی فاوست‌وار نمی‌داند و معتقد است انسانی که زمین می‌خورد، در جهتی می‌افتد که خم شده بوده و اینکه افتادن و نیفتادن او بیش از هر چیز به آموزش والدینش بستگی دارد. وی در وجودِ چیزی به نام «خود» تردید دارد و مانند بسیاری از فلاسفه و روان‌شناسان 
آینه، آینه: استفاده‌ها و سوءاستفاده‌ها از خوددوستی، کتاب سیمون بلکبرن، میانه‌روی را توصیه می‌کند. او می‌گوید، علاقه‌ای عاقلانه به خود داشته باشیم اما در بی‌تفاوتی محض و متکبرانه نسبت به جهان تصمیم نگیریم.
بر این باور است که آن چه خود می‌نامیم شاید چیزی درونی مختص به خودمان و شکل‌دهندۀ سرنوشمان نباشد بلکه تنها مجموعۀ تجربیاتمان باشد.

یکی از نمونه‌هایی که بلکبرن را به خشم می‌آورد و سبب می‌شود او خود را در جرگۀ روشنفکران و آزادی‌خواهان بداند، نابرابری درآمد است. وی می‌گوید علی رغم رشد تولید در آمریکا، دستمزد کارگران تفاوت چندانی نکرده در حالی که سهم یک درصد بالایی صاحبان درآمد به شدت افزایش یافته است. بلکبرن نگران این است که جوان‌ها متوجه آنچه اتفاق می‌افتد نشوند: «در ۱۹۸۱ گروه میزگرد تجاری آمریکا[۶] همچنان مدعی بود که شرکت‌ها مسئول‌اند، در درجۀ اول، مسئول رساندن خدمات و اجناسِ باکیفیت با قیمت عادلانه به دست عموم مردم... چه جالب! در ۱۹۹۷ همین سازمان اعلام داشت که هدف اصلی یک مجموعۀ تجاری افزایش بازگشت مالی به صاحبانش است.» اگر درست متوجه شده باشم، الیزابت لونبک در کتاب خود از اظهار نظر سال ۱۹۹۷ دفاع می‌کند- اینکه رهبران پرجاذبه، همان‌هایی که مظهر «خودشیفتگی مثبت» هستند، باید به سلطه و نفوذی که شایستۀ آن‌اند دست یابند.

هم بلکبرن و هم لونبک افرادی اندیشمند هستند؛ اما بلکبرن که در متن خود بسیاری از ارجاعات را از قلم می‌اندازد. در مقابل سراسرِ کتاب لونبک از آگاهی نویسنده خبر می‌دهد. از یادداشت‌های پایانی‌اش می‌توان فهمید هر متنی را که ربطی به موضوع داشته بررسی کرده است. طبق ادعای خودش، اغلب به منابع دست‌اول ارجاع می‌دهد، افرادی که خود آزمایش کرده‌اند، نه کسانی که بعدها دربارۀ آن‌ها اظهار نظر کرده‌اند؛ اما دقیقاً به همین دلیل است که حجم کتاب او دوبرابر آن چیزی است که باید باشد. در سوی دیگر، بلکبرن همیشه نظر خواننده را به دیدگاه مخالف خود جلب می‌کند که این نیز به نوبۀ خود خواننده را آزار می‌دهد. در واقع، این کار وی مکمل رویکرد میانه‌اش دربارۀ خودشیفتگی است. او می‌گوید، با خودشیفتگی‌تان خوب برخورد کنید اما نه خیلی خوب و به فکر دیگران هم باشید. من یکی که تصمیم دارم به گفته‌اش عمل کنم.

پی‌نوشت‌ها:
[1] Neuroses
[2] Lunbeck, Elizabeth. The Americanization of Narcissism. Harvard University Press, 2014
[3] Lasch, Christopher. The culture of narcissism: American life in an age of diminishing expectations. WW Norton & Company, 1991
[4] Narcissistic Personality Inventory
[5] Blackburn, Simon. Mirror, Mirror: The Uses and Abuses of Self-love. Princeton University Press, 2014
[6] American Business Roundtable
۱۹ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۸ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

نوروتیسیزم در عصر حاضر : خودشیفتگی

تجربه‌کردن مرتب عشق و تنبیه از طرف یک منبع، درسی حیاتی به کودکان می‌آموخت: می‌توان به کسانی که روی کودک، قدرت نهایی دارند، اعتماد کرد و مخالفت آن‌ها هستیِ کودک را تهدید نمی‌کند. این امنیت عاطفی بنیادین که به‌تدریج حاصل می‌شود، کودک را قادر می‌کند تا خود را از پوستۀ تخیلات قدیمی رها کرده و بزرگ شود. وقتی که اقتدار و قدرت نهایی در زندگی کودک دیگر در یک جفت انسان بالغ متمرکز نمی‌شود، بلکه در مفاهیمی انتزاعی مثل شرکت یا بوروکراسی رفاه اجتماعی نمود پیدا می‌کند، آن تخیلات کودکانه نیز دوام می‌یابند. دوسوگرایی کودک به قدرت، نقطۀ تمرکزی ندارد و بنابراین آرام نمی‌گیرد. بعدها در شخص بالغی که هنوز هم تحت تأثیر این تخیلات ناخودآگاه قرار دارد، صفتی پرورش می‌یابد که لش آن را روان‌رنجوری عصر مامی‌داند: خودشیفتگی.
 
روان‌رنجوری عصر ما: خودشیفتگی
 

ادامه مطلب...
۱۷ بهمن ۹۴ ، ۱۳:۲۵ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

شیعیان عربستان

توضیحاتی راجب شیعیان عربستان.


در حال حاضر شیعیان عربستان بین پانزده تا بیست درصد از جمعیت بیست و هفت میلیون نفری این کشور را تشکیل می دهند(حدودا پنج میلیون),

شیعیان عربستان بیشتر در استان شرقی ظهران در شهرهای قطیف و احساء سکونت دارند و در مناطق شمالی و جنوب این کشور نیز اقلیت شیعه موجود است .


طایفه شیعه مذهب مدینه را شیعیان نخاوله می گویند که دیر زمانی است در تاریخ شهر مدینه الرسول شناخته شده اند. و هماره استقلال مذهبی خود را حفظ کرده اند. شیعیان نخاوله نه می توانند آشکارا عقیده خود را بیان کنند و نه قادرند به آداب و رسوم خویش عمل نمایند. آنان حق ندارند که دستار سنتی خود را به سر کنند. مستخدمان دولتی شیعه مذهب که مجبور به حضور در نماز جماعت هستند نمی توانند علائمی از تشیع خود، مانند استفاده از تربت و مهر در نماز از خود نشان دهند.


در حال حاضر شیعیان مدینه در قسمت های مختلف شهر سکونت دارند. آنها پیش تر و قبل از توسعه جدید شهر در بخش های جنوبی و شرقی در حاشیه مسجد النبی نیز زندگی می کردند. اما اکنون بیشتر در محله غریات ، خیابان علی بن ابی طالب ، حوالی مسجد قبا، خیابان های قربان ، گاز و طالع ساکن هستند.


منطقه شرقیه عربستان که اکثریت شیعیان در آنجا زندگی می کنند از نظر وسعت حدود هشتصد هزار کیلو متر مربع می باشد که در بین چهارده منطقه ای که عربستان را تشکیل می دهند از همه وسیع تر بوده و از لحاظ جمعیت بعد از مکه و ریاض قرار دارد. منطقه شرقیه از ثروت های طبیعی مانند نفت و محصولات متعدد کشاورزی برخوردار است . لیکن یکی از محروم ترین نواحی این کشور محسوب می شود.


این منطقه همواره کانون بحران برای حکومت بوده است . دلیل این امر علاوه بر نوع برخورد رژیم حاکم، و محرومیت اهالی منطقه از مشارکت در حکومت ، اجرای سیاست تبعیض مذهبی بوده است .


عملاً بخش اعظم کارهای اجرایی نفت را شیعیان انجام می دهند تا جایی که چهل درصد کارگران آرامکو شیعه هستند و سرنوشت حکومت یعنی تولید ثروت در دست شیعیان رقم می خورد.


دولت عربستان در نواحی شرقیه از انجام مراسم مذهبی شیعیان علی رغم هجمه وهابیون جلوگیری نمی کند و تنها به آنان اجازه داده در مساجد مخصوص خود شعائر و فرایض مذهبی را بجای آوردند.


باید اضافه کرد غیر از شیعیان جعفری ، دو فرقه اسماعیلیه (در منطقه بحران) و زیدیه (در جنوبی ترین نقطه عربستان در شهرهای عسیر، نجران ، جده و ینبع) نیز در این کشور زندگی می کنند.


۱۳ دی ۹۴ ، ۲۲:۲۹ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

بررسی ارتباطات تبلیغاتی و رمز نگاری شد داعش در تلگرام

داعش در تلگرام که اخیرا به عنوان کانال ارتباطی اش انتخاب کرده مرتبا تغییر مکان می دهد و گویی قصد ندارد در یک جا ساکن شود. در چهار شنبه گذشته، وقتی یکی از کانال های وابسته به این گروه از سوی اپلیکیشن تلگرام مسدود گردید، یکی دیگر در کوتاه ترین زمان ساخته شد.

کانال هایی که فعالیت شان هنوز به حال تعلیق در نیامده بود شروع به لینک دادن به دیگر کانال های وابسته به این گروه کردند که همچنان فعال بودند. به این ترتیب دنبال کنندگان کانال های مسدود شده، به سادگی می توانستند شبکه های جایگزین برای عضویت را پیدا کنند.

از طرفی، روز به روز بر میزان نگرانی مقامات کشورهای غربی و کارشناسان ضد تروریست در مورد ارتباطات رمزگذاری شده داعش از طریق اپلیکیشن هایی چون تلگرام اضافه می شود که اخیرا به ابزاری برای حمله به مقامات و به راه انداختن پروپاگاندا برای آن تبدیل شده است.

دیوید کندی مدیرعامل کمپانی TrustedSec که با واحد پیکار سایبری نیروی دریایی ایالات متحده آمریکا و آژانس امنیت ملی این کشور همکاری داشته در این باره می گوید: تروریست ها از ارتباطات رمزگذری شده و استانداردهایی برای این منظور بهره می گیرند که هنوز هک نشده اند. به بیان این دیگر، این افراد مرتبا در شیوه های ارتباطی خود هوشمندتر می شوند.

John Brennan مدیر سازمان جاسوسی آمریکا در جریان نشستی که روز دوشنبه در مرکز مطالعات بین المللی و استراتژیک این کشور برگزار شد اظهار داشت که تروریست ها یادگرفته اند چطور فعالیت هایشان را از دید مقامات دولتی دور نگه دارند.

او در ادامه گفت: من تصور می کنم وقت آن رسیده که اروپا و همچنین آمریکا بررسی کنند و ببینند که آیا ضعف های عمدی یا غیر عمدی در توانایی سرویس های جاسوسی به وجود آمده که مانع از انجام وظیفه آنها، یعنی خدمات رسانی به مردم و حفاظت از آنها شده است؟

مقامات رسمی آمریکا حالا تلاش دارند در سایه حملات تروریستی پاریس که گروه تروریستی داعش مسئولیت شان را بر عهده گرفت، این کمبودها و نواقص را بیابند. Adam Schiff از اعضای کمیته اطلاعات کنگره آمریکا در جریان مصاحبه اش با سایت بیزنس اینسایدر گفت: هنوز خیلی زود است که با قطعیت در این باره نظر دهیم اما روشن است که داعش قدم هایی را برای پنهان کردن نقشه خود از تیررس ما انجام داده و در این کار نیز کاملا موفق عمل کرده است.

وی در ادامه گفت: ما ممکن است به این نتیجه برسیم که استفاده از پلتفرم های رمزگذاری شده بخشی از امنیت عملیاتی آنها بوده اما تصور نمی کنم که این مساله به تنهایی توضیح مناسبی برای سهل انگاری در مورد یک حمله هماهنگ شده در مقیاس وسیع باشد.

مشخص نیست که تروریست های پاریس دقیقا چگونه با یکدیگر ارتباط برقرار کرده اند اما پر واضح است که ارسال پیام به شیوه رمزگذاری شده دشواری هایی را برای سازمان های جاسوسی که با تروریسم سرو کار دارند به وجود آورده است.

برخی کارشناسان در مورد نفوذناپذیری تلگرام ابراز تردید کرده اند اما در هر صورت، روشن است که کرک کردن این اپلیکیشن کار آسانی نیست. گفته می شود تروریست های داعش از ارتباطات رمزگذاری شده برای استخدام افراد، تبلیغات و ارسال پیام های خصوصی برای اعضایشان استفاده می کنند.

در گزارشی که ماه اکتبر برای مرکز مبارزه با تروریسم در وست پوینت تهیه شد، جی.ام برگر کارشناس این گروه تروریستی اینطور نوشت که: «گروه داعش برای استخدام افراد معمولا استفاده از اپلیکیشن های پیام رسانی را ترجیح می دهد که مکانیزم های قدرتمندی برای رمزگذاری دارند.»

در ادامه به محبوب ترین این اپلیکیشن ها اشاره شده که مواردی نظیر واتس اپ، Kik، Surespot و تلگرام در میان آنها مشاهده می شود. جیمز کامی رئیس پلیس فدرال آمریکا معتقد است که تغییر رویه تروریست ها و گرایش آنها به استفاده از چنین اپلیکیشن هایی «ورود به تاریکی» است؛ یعنی نقطه ای که در آن پایش ادامه دار نهادهای قانونی با مشکل روبرو می شود.

البته لازم است یاداور شویم که ظاهرا داعش برای برقراری ارتباط با اعضا و هوادارانش صرفا از یک پلتفرم استفاده نمی کند اما به زعم کارشناسان اخیرا گرایشی پر رنگ به تلگرام داشته که این مساله مشکلاتی را برای آن به وجود آورده است.

پاول دارُو

پاول دارُو

ادامه مطلب...
۰۳ آذر ۹۴ ، ۱۸:۰۶ ۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

تغییرات جوی حاصل از ظهور داعش

مارتین اومالی، این مدعا را مطرح کرده که ظهور داعش تا حد زیادی تحت‌تأثیر تغییرات آب‌وهوایی سوریه بوده است. این ادعا مناقشات بسیاری به راه انداخته است. به عقیدۀ اومالی، تغییرات آب‌وهوایی سبب شدند که کشاورزان از سرزمین‌های خود به زاغه‌های اطراف شهرها هجوم بیاورند و فقر شدیدی را تجربه کنند. بیشترین مخالفت با این مدعا را دست راستی‌ها داشته‌اند. آن‌ها معتقدند که تغییرات آب و هوایی هیچ نقشی در بی‌ثباتی فعلی سوریه ندارد و مارتین اومالی را به‌خاطر این اظهارات تمسخر می‌کنند.‌ چه‌کسی در این نزاعْ برحق است؟ آیا ادعای اومالی مبنی‌بر وجود ارتباط میان تغییرات آب‌وهوایی و ظهور داعش یکسره بی‌اساس یا دیوانه‌وار است؟
 
رابطۀ ظهور داعش با تغییرات آب‌وهوایی خاورمیانه
 
نیشن* و آتلانتیک**— 
«مارتین اومالی۱» که یکی از مدعیانِ دموکراتِ انتخابات ریاست‌جمهوری آمریکاست، این مدعا را مطرح کرده که ظهور داعش تا حد زیادی تحت‌تأثیر تغییرات آب‌وهوایی سوریه بوده است. این ادعا مناقشات بسیاری به راه انداخته است. به عقیدۀ اومالی، تغییرات آب‌وهوایی سبب شدند که کشاورزان از سرزمین‌های خود به زاغه‌های اطراف شهرها هجوم بیاورند و فقر شدیدی را تجربه کنند. یکی از نویسندگان روزنامۀ گاردین دربارۀ این ایده گفته است: «تغییرات آب‌وهوایی ممکن است در جایی که من در آن زندگی می‌کنم (ماساچوست) و یا در سوئد یا خیلی جاهای دیگر جهان رخ دهد، ولی هرگز به جنگ منتهی نمی‌شود؛ بنابراین نسبت دادن جنگ به تغییرات آب‌وهوایی غلط است». با این حال، بیشترین مخالفت با این مدعا را دست راستی‌ها داشته‌اند. 
ادامه مطلب...
۲۸ مهر ۹۴ ، ۱۸:۴۱ ۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی

جنگ روانی بر علیه اتحاد نانوشته

همکاری ایران و روسیه برای مقابله با تروریست ها در سوریه و عراق یک اتحاد نا نوشته فیما بین این چهار کشور بوجود آورده که به هیچ وجه مورد پسند حامیان تروریست ها نبوده و به همین دلیل با طرح ادعای سقوط موشک های روسی در خاک ایران تلاش دارند فضای عمومی داخلی ایران را بر علیه روسیه تحریک کنند.

سقوط موشک های کروز روسی در ایران چیزی نیست که از انظار عمومی مخفی بماند و آن هم نه یک موشک بلکه بر اساس ادعای رسانه های غربی چهار موشک.
پس از موفقیت پیش بینی نشده عملیات هوایی روسیه در خاک سوریه و شروع عملیات ارتش برای بازپس گیری مناطق اشغال شده توسط تروریست ها دیگر برای همه محرز شده که پشت پرده ایران — روسیه — سوریه — عراق و حزب الله لبنان یک عملیات پیچیده اطلاعاتی امنیتی انجام دادند که طی آن پایگاه های تروریست ها در سوریه شناسایی و یکی پس از دیگری با دقت فوق العاده زیاد توسط جنگنده های روسیه منهدم شد واگر سرعت پیشرفت عملیات زمینی مشابه عملیات هوایی باشد قطعا قبل از اینکه غربی ها بخواهند تصمیم بگیرند چه واکنشی نشان دهند کار تمام خواهد شد.
دلایل فضاسازی های رسانه ای غربی زیاد است اما می توان به چند نکته بصورت گذرا اشاره کرد:
1 — در صورتی که این عملیات موفق شود داعش و گروه های تروریستی دیگر را سریع از بین ببرد قدرت و توان و اراده ائتلاف کشورهای غربی در نابودی این تروریست ها زیر سوال خواهد رفت که چگونه شده پس از حدود یک و نیم سال آنها کاری نکردند در حالی که ظرف مدت کوتاهی کار این تروریست ها تمام شده.
2 — بر کسی پوشیده نیست که ایالات متحده هیچ وقت نمی خواهد کشورهای منطقه با هم مصالحه کنند یا داعش و گروه های تروریستی دیگر در سوریه وعراق نابود شوند چرا که با نابودی آنها و یا مصالحه میان کشورهای منطقه مخصوصا ایران و عربستان سعودی دیگر نیازی به وجود ایالات متحده در برخی کشورهای منطقه احساس نخواهند کرد. همچنین آمریکایی ها که زمان نخست وزیری نوری المالکی خیلی تلاش کردند امتیازاتی را در عراق به دست آورند و نتوانستند به دست آورند با کنترل داعش تلاش داشتند از دولت عراق باج گیری کنند و بگویند که بدون وجود نیروهای آمریکایی در عراق امکان برقراری صلح و امنیت در این کشور میسر نمی باشد. آنها از همین حربه در افغانستان نیز استفاده می کنند و هر از گاهی وقتی بحث خروج نیروهای آمریکایی مطرح می شوند طالبان عملیاتی را انجام می دهند و بعد "سوپرمن" آمریکایی می آید و افغان ها را نجات می دهد تا افغان ها احساس کنند بدون آمریکایی ها امنیتی در افغانستان وجود نخواهد داشت. حال اگر داعش و گروه های تروریستی در سوریه نابود شوند عراقی ها هم به این سمت و سو خواهند رفت که با کمک روسیه و ایران تروریست ها را نابود کنند و وابستگی آنها به ایالات متحده از بین خواهد رفت. با این شرایط احتمال اینکه افغان ها هم پس از عراق و سوریه به این ائتلاف بپیوندند زیاد خواهد بود چرا که ایالات متحده تا به حال هیچ جایی قدمش را نگذاشته که امنیت و استقرار بوجود آورده باشد.
3 — ترکیه — عربستان سعودی — قطر — امارات — اردن و اسرائیل که همگی همپیمانان ایالات متحده می باشند به صورت مستقیم در ایجاد و حمایت از این گروه های تروریستی سرمایه گذاری کردند، سرمایه گذاری آنها با اهداف و نقشه های زیادی همراه بود که در صورت نابودی گروه های تروریستی موجود در سوریه و پس از آن عراق قطعا همه نقشه های آنها نقش بر آب خواهد شد. برخی معتقد ایالات متحده نمیتواند حریف همپیمانان خود شود و چون اهداف همپیمانانش در منطقه با اهداف آن همسو نیست سردرگم شده و فعلا منتظر است ببیند نتیجه عملیات گروه 4+1 چه خواهد شد و بعد از طریق مذاکره به خواسته های خود برسد و همپیمانانش را دور بزند.
این بحث که در محافل زیادی هم مطرح می باشد بر این مبنا است که برخی تحلیل گران اعتقاد دارند در پستوهای مذاکرات هسته ای بین ایران و 1+5 تفاهماتی پشت پرده انجام شده که بر اساس آن (طرح قبلی ایران و روسیه) آقای بشار الاسد تا اتمام دوره ریاست جمهوری خود در سوریه در راس کار باقی بماند و حکومت سوریه مجددا یکپارچگی سرزمینی سوریه را در دست گیرد و پس از اتمام دوره ریاست جمهوری آقای بشار الاسد یک انتخابات زیر نظر سازمان ملل انجام گردد و هر کس به ریاست جمهوری انتخاب شد قدرت را در دست گیرد. نظر به اینکه این طرح با مخالفت شدید کشورهای فوق الذکر مخصوصا عربستان سعودی و ترکیه و اسرائیل مواجه شد ایالات متحده ترجیح داد دست ایران و روسیه را در حل نظامی باز بگذارد تا پس از نابودی گروه های تروریستی همه به نشستن پای میز مذاکره رضایت دهند. البته به عقیده بنده این نظریه خیلی خوش بینانه است و بیشتر توسط آنهایی که نمی خوهند موضع ایالات متحده و کشورهای اوروپایی تضعیف گردد مطرح می گردد، اما نمی توان آن را خارج از چهارچوب های تحلیلی و ذهن پنداشت. به هر حال اگر روند جریان به شکل فعلی پیش برود در نهایت همین هم خواهد شد و قطعا آن زمان تحلیل گران آمریکایی خواهند گفت که برنامه از اول همین بود.
4 — ایالات متحده تمایل دارد حظور خود در منطقه خاورمیانه را کمرنگ تر کند ونفوذ خود را در آسیای شرقی و قفقاز و اوروپای شرقی تقویت کند. در این راستا علاوه بر حضور فیزیکی نظامی نیاز به ایجاد نوعی نابسامانی در این مناطق است و اطلاعات موثق مبنی بر آموزش تعداد زیادی از تروریست ها از نژاد های مختلف شرق آسیایی گرفته تا قفقازی و اوروپایی تبار در پایگاه های مختلف در سوریه و عراق به دست آمده که هدف استفاده از این افراد در عملیات تروریستی در چین و آسیای شرقی — روسیه و اوکراین و اوروپا می باشد. عملیاتی که اخیرا در بانکوک — تایلند شاهد آن بودیم یکی از آنها بود که هدف آن وادار کردن کشور تایلند به تقاضای کمک از آمریکایی ها و غربی ها جهت تامین امنیت، و طبیعتا لشکر کشی به آن سمت بوده. روسیه در عملیات خود تعداد زیادی از این پایگاه ها و تروریست ها را در سوریه از بین برد و چینی ها هم ظاهرا به سمت سوریه در حرکت هستند تا در نابود ساختن اهداف تروریستی همراهی کنند و اجازه ندهند این تروریست ها پرورش پیدا کنند و بعد ها برای آنها دردسر ساز شوند.
5 — اگر واقعا کشورهای غربی و رسانه های آنها به مسایل مربوط به کشتار بیگناهان و غیر نظامی ها اهمیت می دادند پس چرا در مورد کشتار مردم یمن واکنشی نشان نمی دهند؟ چرا در مقابل سرکوب مردم بحرین واکنش نشان نمی دهند؟ چرا در مورد بمباران بیمارستان پزشکان بدون مرز در افغانستان و یا کشتار صدها هزار غیر نظامی توسط ایالات متحده در سرتاسر جهان واکنش نشان نمی دهند؟ چرا در مورد کشتار مردم بی دفاع فلسطین و سرکوب آنها واکنشی نشان نمی دهند؟ چرا در مورد کشتار غیر نظامیان کرد توسط جنگنده های ترکیه واکنش نشان نمی دهند؟ هنوز هیچ منبع مستقلی حتی یک خبر در مورد کشته شدن یک نفر غیر نظامی و یا اشتباه جنگنده های روسیه در سوریه منتشر نکرده و همه اهدافی که مورد اصابت قرار گرفته مربوط به گروه های تروریستی موجود در این کشور هستند (حال چه تروریست های تندرو چه میانه رو بر اساس معیار های ایالات متحده مگر تروریست با تروریست فرق دارد؟) اما شاهد حمله تبلیغاتی شدید غرب بر علیه عملیات روسیه می باشیم. 
6 — آمریکایی ها به اشکال مختلف طی هفته های گذشته بر دولت عراق فشار وارد کردند تا تقاضای کمک از روسیه برای بمباران مواضع داعش نکند و همچنین از اتحاد 4+1 خارج گردد. این تلاش ها تا به حال مثمر الثمر نبوده گو اینکه دولت عراق علیرغم تمایلات خود هنوز در تقاضای رسمی بمباران مواضع داعش از بیم خشم آمریکایی ها تعلل می کند ولی می داند که فرصت نابودی داعش را نباید از دست دهد و تنها راه نابودی آن تقاضای کمک هوایی از روسیه است چرا که ائتلاف آمریکایی اگر می خواست کاری کند طی یک سال و اندی گذشته انجام داده بود.
7 — غربی ها مخصوصا اوروپایی ها بیم آن را دارند که نابودی تروریست ها در منطقه خاورمیانه توسط روسیه موقعیت روسیه در منطقه خاورمیانه و روس تبار های اکراین را تقویت کند وقدرت چانه زنی این کشور در مورد اکراین را بالا ببرد چون راه انرژی موازی با گاز روسیه که آنها امیدوار بودند از منطقه خاور میانه به اوروپا کشیده شود تحت کنترل روسیه خواهد بود. به این دلیل می خواهند با استفاده از حربه های تبلیغاتی موفقیت های روسیه را زیر سوال ببرند و تفرقه ایجاد کنند.
به این دلایل و ده ها دلیل دیگر دیگر غربی ها تلاش دارند تا حلقه اتصال و اتحاد فیما بین 4+1 را با انتشار اخبار دروغ به شکل های مختلف بشکنند. در ابتدا اخباری مبنی بر اختلافات میان ایران و روسیه در مورد سوریه واینکه حظور روسیه در سوریه جایگاه ایران را تضعیف خواهد کرد مطرح کردند و پس از ناکامی در شکستن اتحاد ایران و روسیه به شگرد مطرح کردن اختلافات قدیمی میان ایران و روسیه روی آوردند و این طرح آنها نیز شکست خورد امروزه با شگرد جدیدی مبنی بر سقوط موشک های روسیه در ایران روی آوردند. اگر چنین موشک هایی در ایران سقوط کرده باشد این ایران است که باید واکنش نشان دهد و نه خبرگزاری های غربی. به هر صورت اهمیت نابودی تروریست ها در این منطقه برای ایران کمتر از روسیه و سوریه یا عراق نمی باشد و ایرانی ها همچون روس ها برای حفظ منافع ملی خود به اتحاد با این کشورها روی آورده اند و به همین دلیل اگر هم قرار باشد خسارتی را متحمل گردند چه مالی چه حتی جانی دریغ نخواهند کرد و این اخبار تاثیری بر همراهی ایران در این عملیات که البته خود ایران در جبهه مقدم آن است نخواهد داشت. در نهایت می توان گفت این شگرد ها تاثیری در عزم ایران و روسیه بر نابودی تروریست ها در منطقه نخواهد گذاشت.

۱۸ مهر ۹۴ ، ۰۱:۱۸ ۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علی موسوی